توسط: حامد سلیمان پور
1,069 بازدید
1392/5/4
ساعت:13:57
ماهها و مىتوان گفت:سالهاست میخواهم قلم بردارم و صفحه هایى پیرامون زندگانى امیر مؤمنان على(ع)بنگارم.هر بار که خود را آماده میکنم،ندایى از درونم میشنوم: «آهسته باش !چه گستاخى!مىخواهى در این میدان پهناور درآیى و بضاعت اندک خود را بنمایى؟نمیدانى مهتاب به گز پیمودن است و دریا را با مشت تهى نمودن.در میا! که عرصه سیمرغ نه جولانگه تو است.»
از خود پوزش میخواهم و قلم را به یک سو مینهم.دیرى نمیگذرد که دیگر بار شوق،عنان میگسلاند و بیخواستِ من، مرا میراند،که آخر از مورچه و ران ملخ و پیشگاه سلیمان یادگیر .مگر نمیدانى در آستانه بزرگان از هر کس به اندازه توان او چشم مىدارند؟«خدایا!چه باید کرد؟»سرانجام به خود گفتم درست است که پرداختن به چنین کار در توان تو نیست،اما به خود منگر که بضاعتت چیست،بنگر که سخن درباره کیست.او دستگیر ناتوانان است و یاور درماندگان .از لطف خدا و سخن شاه اولیا مدد خواه!
شاید آن سان که در نهج البلاغه به گفته خود عنایتش بود و در ترجمه یاریت نمود،لطف از تو دریغ ندارد و موفقت گرداند،تا هدیهاى به دوستانش تقدیم کنى و بکوش تا آنجا که مىتوانى از فرمودههاى او به پارسى برگردانى و على از زبان على بشناسانى.این بار آماده گشتم و این صفحهها را نوشتم و کتاب را به شیفتگان على(ع)تقدیم میکنم.در خواندن آن به نارسائى نوشته من ننگرند،عظمت مقام على را در نظر آورند و به هر حال این ضعیف را از دعاى خیر فراموش نکنند.
دسته بندی: کتب مذهبی
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
مَنْ أصْغی إلی ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَإنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.
هر کس به سخنان کسی علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنان چه سخنور برای خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان و هوی و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.