توسط: حامد سلیمان پور
1,215 بازدید
1397/5/15
ساعت:23:46
ابلیس: از جنس اجنه
خداوند چند نوع مخلوق دارد که خلقت هر یک با دیگری متفاوت است. انسان، فرشته، جن، حیوان... ابلیس از اجنه ای بود که خداوند بیش از هزار سال قبل از آن که در کالبد آدم روح بدمد او را خلق کرد. قرآن کریم تصریح می کند که او از سنخ جن است. نام اصلی ابلیس، حارث بوده و ابلیس لقبی است که خداوند به او داده است. لانه ابلس من رحمة الله چون از درگاه خدا رانده شد و از رحمت الهی مایوسش نمودند.
جن دارای جسم لطیف است و ما نمی توانیم او را حس کنیم. اما بدن انسان در مقابل «کثیف» یا «متکاثف» است و به چشم دیده می شود. به عنوان مثال انرژی ماده ای لطیف است، چون قابل رویت نیست. صدا نیز مادی است، ولی صدا را هم نمی توان دید و لطیف است. اما بدن ما از نوع ماده ی دیدنی و حسی است که به آن «عنصری» می گویند. در حالی که بدن جن این گونه نیست. با چشم دیده نمی شود. اگر ما بخواهیم از در رد شویم و در بسته باشد، مانع رد شدن ما است. اما صدا از در رد می شود. جن هم می تواند رد شود. یا اگر ما بخواهیم نقل مکان کنیم، مثلا به مسافرت برویم، باید این این بدن را به گونه ای حمل کنیم. به وسیله هواپیما، ماشین یا قطار. ولی هوا چگونه حرکت می کند؟ این زحمت را ندارد. وسیله ای لازم ندارد که آن را حمل کند. خودش می رود. جن هم همین طور نقل مکان می کند. بنابراین می تواند بسیار سریع طی مکان کند.
به این ترتیب فرق اساسی جن با ما، در سنخ متفاوت بدنش است. همان طور ما روح داریم، جن هم روح دارد. همان طور که ما می میریم، او هم می میرد. خداوند عمری معین و محدود به ما داده است. مرگ زمانی است که روح از بدن جدا می شود. جسم به خاک می رود و روح در عالم برزخ باقی می ماند. جن هم روح دارد. آن بدن لطیف را هم که گفتیم دارد. و خدا می تواند روحش را قبض کند که در این صورت جن هم می میرد.
البته جن در ماده ی خلقتش با ما متفاوت است. به تصریح قرآن خداوند حضرت آدم(ع) و بنی آدم را از طین یعنی خاک آفریده است. اما ماده ی اولیه خلقت جن، از آتش است. و به دلیل همین تفاوت، آن ها ما را می بینند ولی ما اجنه را نمی بینیم.
همان طور که انسان اختیار دارد، جن هم دارد. و همان طور که ما به اختیار خودمان می توانیم ایمان بیاوریم یا کافر باشیم، جن هم می تواند ایمان بیاورد یا کافر باشد. یعنی در طایفه جن هم مومن و کافر داریم. سنی و شیعه داریم. «ابلیس» اسم شخص است. اما «شیطان» اسم خاص نیست، بلکه به اجنه ای که کارشان گمراه کردن و آزار و ایذاء است، شیطان می گویند. و جمع آن شیاطین است. به اجنه ی مومن، و آن هایی که اذیت و آزاری ندارند اطلاق شیطان نمی شوند.
سجده ی ملائک بر آدم(ع)
خداوند وقتی آدم (ع) را خلق نمود، به ملائکه خطاب فرمود که بر آدم سجده کنید.
با اینکه فرشته ها مقامشان بالا است، اما چنین دستوری صادر شد. تفاوت ملائکه با ما در این است که آن ها معصوم هستند، یعنی گناه نمی کنند. البته نه این که اختیار ندارند، بلکه با اختیار خود گناه نمی کنند. سرش این است که ملائکه مخلوقاتی هستند دارای عقل و بدون شهوت. در حالی که انسان و اجنه شهوت و عقل، هر دو را دارند. خود ما اگر نسبت به چیزی شهوت نداشته باشیم کار خلاف عقل را نمی کنیم؟ نوع گناهانی که ما به آن گرفتار می شویم به خاطر شهوت است. یعنی دوست داریم. لذت می بریم. اگر گناهی برای ما لذت نداشته باشد و عقل هم به ضرر داشتن آن دلالت کند، انگیزه ای برای ارتکاب گناه نمی ماند. حالا شبیه همین را برای فرشته ها در نظر بگیرید که عاقل هستند و عقلشان تحت تاثیر شهوت قرار نمی گیرد. این ها بر خلاف انسانند که عقلش در اسارت شهوت قرار می گیرد و به همین سبب به گناه آلوده می شود. بنبراین فرشته ها معصوم هستند. اگر در مورد فطرس شنیده اید که تخلف کرد، این ترک اولی بوده است، نه گناه. ترک اولی یعنی کاری که بهتر بود انجام دهد را ترک کرد، چون اختیار داشت.
امر به ملائکه برای سجده به آدم درست همان ابتدای خلقت او بود.
همین جا این نقطه را یاد آور می شویم که خداوند فرمود« آدم را سجده کنید» نه این که « اورا عبادت کنید.» عبادت غیر خدا، عقلا جایز نیست. امر خداوند به سجده بر آدم، به این معنا بود که «خدا را عبادت کنید، اما به این شیوه که در مقابل آدم (ع) به سجده بیفتید و آدم قبله شما باشد.»
این که ما در برابر کعبه به سجده می افتیم، آیا معنایش این است که کعبه را عبادت می کنیم؟ خیر کعبه معبود ما نمی شود. خدا معبود ماست. اما خداوند فرموده است وقتی می خواهید مرا عبادت کنید، رو به کعبه سجده کنید. در آن امتحان خاص هم خداوند به ملائکه امر فرمود که در مقابل آدم (ع) به سجده بیفتید، در حقیقت خداوند عبادت خود را به این کار دانست. همان طور که ما وقتی رو به روی کعبه به سجده می افتیم، احترام و تعظیم نسبت به کعبه است، خداوند خواست آدم را در چشم ملائکه بزرگ کند.
در روایت داریم که این سجده به آدم، به خاطر عبادت خدا بود و تعظیم آدم به این خاطر که اهل بیت (ع) در صلب و نسل وی بودند. بعنی خدا خواست آدم را به خاطر فرزندان معصومش نزد ملائکه بزرگ کند و بگوید آن قدر جایگاه او بزرگ است که باید در مقابلش، برای من خدا به خاک بیفتید...
دسته بندی: شیطان شناسی
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
مَنْ أصْغی إلی ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَإنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.
هر کس به سخنان کسی علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنان چه سخنور برای خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان و هوی و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.