شیطان شناسی - قسمت 6

ناله ی ابلیس در چهار هنگام

در روایات آمده شیطان ملعون چهار بار در عمر خود ناله سر داده است. امام صادق(ع) از پدر بزرگوارشان نقل فرموده اند: ان ابليس عدوالله رن اربع رنات: يوم لعن، و يوم اهبط الي الارض،و يوم بعث النبي(ص) و يوم الغدير

شیطان دشمن خدا چهار بار ناله کرد: روزی که مورد لعن خدا واقع شد و روزی که به زمین هبوط کرد و روزی که پیامبر اکرم(ص) مبعوث شد و روز عید غدیر.   

این ها بزرگترین درد های ابلیس بوده است.

آغاز دشمنی و شرارت ابلیس

در روایت داریم اولین بار که حضرت آدم (ع) شیطان را شناخت زمانی بود کهد او را برای خوردن از آن درخت ممنوع فریب داد، و شیطان از فرط شادی، آواز و غنا سر داد.

روایت از نبی اکرم(ص) است:

وقتی حضرت آدم(ع) از آن درختی خورد که از خوردنش منع شده بود، ابلیس به آواز خواندن کرد. ایشان به خداوند عرضه داشت: (( پروردگارم بین من و شیطان دشمنی قرار دادی و اگر تو یاری ام ندهی نمی توانم بر او قدرت و غلبه پیدا کنم.)) در واقع از خواوند درخواست داشت که برای اطاعت نکردن از شیطان، پاداش و امتیاز ویژه ای قرار دهد. خدا فرمود:(( در صورت ارتکاب معصیت، سزای یک گناه را می دهم، ولی در برابر کار نیک، ده برابر تا هفتصد برابر پاداش می دهم.)) حضرت آدم(ع) عرض کرد:(( پروردگارم برایم اضافه فرما.)) خدا فرمود:(( برای هر فرزند که از تو متولد شود، دو ملک قرار می دهم که حافظ او باشند.)) حضرت آدم(ع) عرض کرد:(( پروردگارم برایم اضافه فرما.)) خدا فرمود:(( توبه، در بدن واجب است تا زمانی که روح در آن است.)) حضرت آدم(ع) عرض کرد:(( پروردگارم برایم اضافه فرما.)) خدا فرمود:(( گناهان را می بخشایم و بر من باکی نیست.)) یعنی در این باره محدودیتی ندارم. حضرت آدم(ع) گفت ((برایم کافی است.)) یعنی امتیاز هایی که باید برای غلبه بر شیطان می گرفتم، گرفتم.

سپس ابلیس آمد و گفت:(( این آدم کسی است که بر من کرامتش دادی و به او برتری بخشیدی و اگر بر من تفضل نکنی بر وی قدرت نمی یابم)) خداوند فرمود:(( در مقابل هر فرزند آدم دو تا (شیطان) برای تو متولد می شود.)) شیطان گفت:(( پروردگارم برایم اضافه کن.)) خداوند سلطه ی غریبی را برای او قرار داد و فرمود:(( مانند خون در رگ های آن ها جاری می شوی.)) گفت:(( پروردگارم برایم اضافه کن.)) خدا فرمود:(( تو و ذری ات در قلب های آن ها (فرزندان آدم) سکونت می کنید.)) یعنی وسوسه هایتا در دل های انسان ها راه دارد. باز هم گفت:(( پروردگارم برایم اضافه کن.)) خداوند فرمود:(( تو به آن ها وعده می دهی و آرزوهایشان را بر می انگیزی (( و شیطان جز به فریب آن ها وعده نمی دهد.))

این ها امتحان خداست نه این که خدا منتظر بود ببیند شیطان چه خواسته ای دارد تا برآوردش کند. خواست خداوند این است که خلایق را امتحان نماید. و امتحان به این است که کار را سخت کنند. حفظ ایمان، آسان نیست جان سالم به در بردن و مومن از دنیا رفتن و در گناه نیفتادن کار سختی است.

خداوند از یک طرف، باب انجام کار خیر را باز گذاشته و در ازایش پاداش ده برابر یا هفتصد برابر به ما می دهد، و از طرف دیگر هم راه نفوذ شیطان را هم باز گذاشته است. هر جا خون ما جاری است شیطان هم می تواند حضئر داشته باشد. در دل های ما راه دارد و وسوسه می کند. بنابراین کار برای ما راحت نیست و باید از او ترسید.

 دستگیره های نجات

مطابق آیه قرآن:

 وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (نساء 83)

اگر فضل خداوند و رحمت او بر شما نبود، جزء عده ی کمی همه دنباله رو شیطان می شدید.

پس ما باید دائم خود را در پناه خدا و پیامبر(ص) و ائمه(ع) قرار دهیم که از شر او محفوظ بمانیم. در شب های آینده کم کم خواهیم گفت که شیطان چه راه های برای نفوذ در ما پیدا کرده و لشکریان او چه چیزهایی است که متاسفانه نوع انسان ها گرفتار آن هستند. مثلا یکی از آن ها غضب است. در روایت است وقتی انسان غضبناک می شود، دَخَلَ الشَّيْطَانُ فِيهِ، شیطان در وجودش داخل شده است. همه ی ما در حال غضب می توانیم حضور شیطان را حس کنیم.

این که چه طور با این قضیه کنار بیایم؟ چه طور سعی کنیم غضبناک نشویم؟ یا اگر شدیم چه طور تبعات آن را جبران کنیم؟ این ها چالش هایی است که فراروی ماست و باید راه نجات از آن ها را پیدا کنیم، و ائمه(ع) این ها را در روایات بیان کرده اند. بعضی از آن ها هم از زبان خود شیطان است. خودش گفته که در کجا بیشتر و بهتر نفوذ می کند. این هشداری است که دریابیم در چه مواقعی باید مواظبت وهشیاری بیشتری به خرج دهیم.