توسط: حامد سلیمان پور
1,035 بازدید
1397/5/7
ساعت:12:03
دشمن شناسی حضرت ابراهیم(ع)
وقتی حضرت ابراهیم(ع) از طرف خدا مامور شد که سر فرزندش را ببرد و درباره ی این ماموریت با حضرت اسماعیل (ع) صحبت کرد، اسماعیل(ع) عرض کرد:
قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ ۖ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِين (صافات 102)
پدر من آن چه فرمان داده شدی را انجام ده، که اگر خدا بخواهد مرا از صابران خواهی یافت.
جناب اسماعیل (ع)را آورد ذبح کند. در آن لحظه واقا نمی دانست که فرزندش سرانجام از این امر جان سالم به در می برد، یا نه. و نمی دانست در این امر بداء صورت می گیرد.(التوحیدصدوق336) در روایت این است که به همسرش فرمود که ((تو به زیارت بیت بپرداز)) و ایشان را با خود همراه نکرد. آن گاه اسماعیل (ع) را به سرزمین منا برد.
چاقوی تیزی را در دست گرفت و سر به آسمان بلند کرد. یعنی((خدایا برای امتثال امر تو این کار را انجام می دهم))چاقو را را روی گلوی فرزندش گذاشت. اما وقتی فشار داد، دید چاقو برگشت و طرف تیزش به سمت بالا قرار گرفت. چند بار این اتفاق رخ داد و هر بار به اعجاز الهی چاقو نمی برید. تا آن که جبرئیل قوچی را برای قربانی نزد ایشان آورد و به ایشان وحی شد:((ای ابراهیم تو آن رویا را صادق یافتی)) و خداوند نخواست اسماعیل ذبح شود. اما به خاطر همین ماجرا ایشان ذبیح الله نامیده شد.
زمانی که ابراهیم قصد داشت ماموریتش را در سرزمین منا انجام دهد، ناگهان پیرمردی در مقابل او آشکار شد و گفت:((ابراهیم از این پسر چه می خواهی؟)) ابراهیم گفت:((می خواهم سرش را ببرم.))گفت: سبحان الله پسری را سر می بری که چشم به هم زدنی نا فرمانی خدا را نکرده است؟)) پاسخ ابراهیم این بود که:((خداوند مرا فرمان داده که ائ را سر ببرم.)) شیطان نا امید نشد. گفت: ((بلکه پروردگارت تو را از ذبح او نهی می کند و این شیطان است که تو را در خوابت به این کار فرمان داده است.)) ابراهیم پاسخ دندان شکنی داد:(( وای بر تو کلامی که شنیدی همان،مرا به این جا رسانده که می بینی. نه به تو سوگند با تو سخن نمی گویم.)) شیطان باز هم دست برنداشت و گفت:((تو امام و مورد اقتدا هستی اگر فرزندت را ذبح کنی همه ی مردم چنین می کنند. پس قدری درنگ کن.)) اما ابراهیم دیگر با او سخن نگفت. (الکافی 4 / 208) شیطان سه بار در جمرات ظاهر شد تا نگذارد ابراهیم(ع) امر خدا را اطاعت کند. اما هر بارحضرت ابراهیم او را با پرتاب سنگ از خود راند. (بحارالانوار 96 /39 ) ولی این ابراهیم است که شیطان را تشخیص می دهد، من و شما که تشخیص نمی دهیم.
راه دور ماندن از شرارت شیطان
با این اوصاف نترسیدن از شیطان، حاکی از غفلت و بی خبری از خطر است. بنابراین ابتدا باید بترسیم و خطر را جدی بگیریم، بعد از آن به خدا و پناهگاه اهل بیت(ع) پناهنده شویم.
امیرالمومنین(ع) می فرمایند:
اذا وَسوَسَ الشَیطانُ فی صدرِکَ فقُل: أعوذُ باللهِ القَویَّ مِنَ الشیطانِ الغویّ و أعوُذُ بِمُحَّمَدٍ الر َّضیَّ مِن شَرَّ ما قُدَّرَ وَ قُضیِ وَ أَعوذُ بِإِلهِ النَّاسِ مِن شَّرَّ الجِنَّهِ وَ النَّاسِ أَجمَعین.
هنگامی که شیطان در دل، تو را وسوسه می کند، بگو: «از (شر) شیطانِ گمراه، به خدای توانا پناه می برم و از شر قضا و قدر، به حضرت محمد (ص)که مورد خشنودی (خدا) است پناه می برم و از شرّ تمام جن و انس به معبود همه مردم (خدا) پناه می آورم.
دسته بندی: شیطان شناسی
برچسب ها: شیطان شناسی دشمن انسان حضرت ابراهیم (ع) ذبیح الله
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
فضلُ یُتَقَرَّبُ بِه العبدُ اِلی اللهِ بَعدَ المَعرفةِ بِهِ الصلاةٌ وَ برُّ الوَالدینِ وَ تَرکُ الحسِد وَ العُجبِ وَ الفَخر.
برترین چیزی که بنده به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود، پس از شناخت خدا نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودپسندی و تکبر است.