مهم ‎ترين شبهات وهابيون درمورد حضرت زهرا(س)

کم‎رنگ شدن فاطميه؛ کم‎رنگ شدن حقانيت شيعه

در کتاب " صحيح بخاري " جلد 4 صفحه 210 حديث 3714 آمده که پيامبـــر در مورد حضرت زهراء فرموده‎اند :
"فمن اغضبها فقد اغضبني = هركس او (زهرا) را بيازارد مرا آزرده است".
در همين کتاب ج 4 ص 209 حديث 3711 نيز آمده که :
"فاطمه(س) سيده النسا اهل الجنه = فاطمه(س) سرور زنان بهشتي است".
باز در اين کتاب ج 5 ص 82 حديث 4240 آمده :
"انّ فاطمه بنت رسول الله غَضِبَت علي ابيبکر فَلَم تُكَلِّمُهُ حَتَّى تُوُفِّيَ = حضرت زهرا تا پايات حياتشان با ابوبکر حرف نزد".
در "صحيح مسلم" ج 6 ص 22 ح 4686 آمده که :
"من مات ولم تکن في عنقه بيعة فمات ميتة جاهلية = هرکس از دنيا برود و بيعت
امامي بر گردنش نباشد، مرگش مرگ جاهلي است".
همچنين«احمد بن حمبل»درکتاب "مسند احمد بن حمبل" ج 4 ص96آورده که:
"من مات بلا امام مات ميتة جاهلية = هرکس بدون امام از دنيا برود مرگش مرگ جاهلي بوده است".
در توضيح اين پنج حديث مذکور از کتب غيرشيعي : طبق کتب مذکور حضرت زهرا(س) تا آخرين لحظه با ابوبکر حرف نزد.
اگر بدون امام از دنيا رفته که نستجير باالله بايد بگويند که ايشان اهل جهنم است. در حالي که خودشان هم معترفند که فاطمه زهرا(س) اهل بهشت و سرور زنان اهل بهشت است.پس بي بي دوعالم باامام ازدنيا رفته است. درنتيجه به صراحت مي‎توان گفت که امام و مولايشان اميرالمومنين علي عليه السلام بوده است.

• آیا خانه‎هاي آن زمان مدينه در نداشتند و فقط يك پرده يا حصير بود؟
  اين شبهه طرح شد تا جريان پشت در ماندن حضرت زهرا(س) تکذيب شود. قرآن مي‎فرمايد كه شما در بعضي خانه ها مانند خانه عمو، دايي، عمه، خاله و همچنين كساني كه كليد منزل خود را به شما مي‎دهند، مي توانيد بدون اجازه غذا بخوريد. حال اگر خانه قفل و در نداشت ، پس دراينجا كليد چه معنا دارد ؟ روي حصير و پرده کليد مي‎زدند ياقرآن دراين موضوع اشتباه کرده است؟! طراحان اين شبهات متاسفانه با قرآن هم ناآشنا هستند.
  درکتاب"صحيح مسلم"که معتبرترين کتابشان پس ازقرآن است،ج6ص 105 ح 5136 آمده که پيغمبراكرم(ص)دستورداده بودند که"شب‎ها درهاراببنديد". آيا حصير وپرده رامي‎بندند؟!آيا به پرده مي گويند در؟!
  «بخاري» در کتاب "الادب المفرد" ج اول ص 272 نوشته که راوي مي گويد: سوال كردم كه آيا درِ خانه عايشه دو لنگه بوده يا يك لنگه؟ از چه جنسي؟ پاسخ مي‎گيرد که يك لنگه وازجنس چوب درخت ساج(کاج)بوده است. حال چطور خانه عايشه در داشته آن هم از نوع درخت كاج ولي خانه حضرت زهرا(س) که دختر پيغمبر و با آن همه اوصاف بوده در نداشته است؟!

«حلبي»ازمورخين و علماي بزرگ اهل سنت، در "تاريخ حلبي" نوشته كه: خليفه دوم قباله فدك را در دست حضرت فاطمه (س) ديد، ازدست ايشان گرفت، روي مطالبش آب دهان ريخت و نوشته‎هاي آن را پاك، سپس قباله فدک را پاره كرد.همچنين در كتاب "سليمان بن قيس" آمده آن سيلي كه به گوش حضرت فاطمه زهرا(س) در کوچه‎ها زدند، آنقدر شديد بود كه گوشواره حضرت پاره شد.
امام صادق(ع) فرمودند که علت شهادت مادرمان همان ضرباتي بود که «قنفذ» غلام خليفه دوم، در خانه صديقه کبري به ايشان زد.شهرستاني نيز در"ملل النحل" ج اول ص 67 از نظّام نقل مي كند كه خليفه دوم با لگد به شكم حضرت زد و جنين را سقط کرد. اين موضوع را «ابن حجر» در "ميزان الاعتدال" و "لسان الميزان" نيز نوشته است.
«شهرستاني» در جلد اول کتابش آورده که عمر با لگد به شکم حضرت زهرا زد و جنين سقط شد.«ابن قتيبه دينوري»نيز در"الامامة و السياسة" ص31 آورده که:
ابوبکر و عمر براي عيادت حضرت زهرا(س) آمدند ولي حضرت آنها را راه نداد. حضرت علي(ع) را واسطه کردند و وارد شدند. اين دو به فاطمه زهرا(س) سلام کردند ولي حضرت جوابشان را نداد. سپس حضرت زهرا(س) فرمودند خدا و ملائکه را شاهد ميگيرم که شما دو نفر مرا آزرديد و رضايت مرا به دست نياورديد. قسم به خدا اگر محضر پدرم برسم از شما شکايت خواهم کرد. ابوبکر شروع به گريه کردن کرد به طوري که نفسش در حال بند آمدن بود. حضرت زهرا(س) فرمود والله بعد از هر نماز به تو نفرين مي‎کنم.

- حضرت فاطمه(س) مدرک و سند حقانيت شيعه است.

چرا که کلمه "شهادت" در مورد حضرت زهرا(س) يعني بطلان خلافت عمر، ابوبکر و عثمان و اثبات حقانيت ولايت مولانا اميرالمومنين علي عليه السلام. پس وهابيون براي اينکه ولايت حضرت علي (ع) را زير سوال ببرند، در زمينه زندگي و شهادت حضرت زهرا (س) شبهاتي وارد مي‎نمايند.
- می گویند : حديث " فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي‏ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِي" در مذمت حضرت علي(ع) از پيامبر نقل شده .
پاسخ : در کتاب "صحيح بخاري" ح 3110 آمده که پيامبر(ص) فرموده‎اند که : "فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي‏ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِي= فاطمه پاره تن من است، هرکس که اورا بیازارد مرا آزرده و هر کس که اورا شاد سازد مرا شاد
ساخته است ".اين کتاب به نقل از «مسور بن مخرمه» که مدعی است شاهد ماجرا بوده ، نوشته كه : حضرت علي (ع) مي‎خواست «جُوِيريه» دختر ابوجهل را خواستگاري و به اصطلاع عاميانه بر سر حضرت زهرا (س) هوو بياورد که پيامبر(ص) اين حديث را نقل و فرموده‎اند يا علي اگر بخواهي با دختر ابوجهل ازدواج كني بايد دختر مرا طلاق بدهي.
اين حديث جعلي براي مذ مت علي (ع) و زير سوال بردن مکتب تشيع نوشته شده است. طبق شهادت علماي رجال اهل سنّت مثل «ابن حجر» در کتاب "العصابة" ج 6 ص 94، «مسور بن مخرمه» در سال دوم هجرت تازه به دنيا آمده و طبق آنچه که«ابوعلم»ازعلماي بزرگ دانشگاه الازهر، در کتاب " فاطمة الزهرا " ص 170 نوشته ، روايت جعلي خواستگاري علي (ع) سال دوم هجرت اتفاق افتاده است. پس در آن زمان يا «مسور»متولد نشده بود يا در دامن مادرش بوده است!

ضمنا «جُوِيرية» تا هشتم هجرت کافر بوده و ازدواج با کافر حرام است. وقتي هم که مسلمان شد فردي با وي ازدواج کرد. جالب است که اين دختر تا زمان حيات پيامبر(ص) اصلا به مدينه نيامده بود.

شبهه ديگر: مبني بر عدم شهادت حضرت زهرا(س) :

«ابن تيميه» رهبر وهابي‎ها يا بهتر است بگوييم خدا و پيغمبر وهابي‎ها، در كتاب "منهاج السنة" ج 4 ص 220 نوشته که "كبس بيت فاطمه(س) = ابوبكر به زور وارد خانه فاطمه (س) شد". همچنين «جويني» استاد ذهبي ، در کتاب "فرائد السمطين" آورده که پيامبر(ص) فرموده‎اند بعد از من مي‎بينم که دخترم  "مغمومة مغصوبة مقتولة". مغموم ، با حقّی غصب شده ، و مقتول از دنیا می رود.
اينها كاملا نشان مي‎دهد كه قضيه شهادت افسانه نيست و واقعيت دارد.
مرحوم «كليني» از قول امام کاظم (ع) نوشته كه مادرمان فاطمه زهرا(س) شهيده است.
حال، علماي وهابي جديدا سخن مضحکي نيز مبني بر اينکه شهادت حضرت زهرا (س) از سال 74 در تقويم ها اضافه شده است، ترويج داده‎اند.

می گویند :  "اگر حضرت علي(ع) در خانه حاضر بود چرا حضرت زهرا(س) در را باز كرد تا آن حادثه اتفاق افتد و باز کردن در توسط زن در صورت حاضر بودن مرد در منزل، خلاف غيرت مردان خصوصا اعراب است"

«ابن عساکر» در کتاب "تاريخ دمشق" ج 42 ص 470 آورده پيامبر(ص) در خانه نشسته بود که در زدند و ايشان به ام سلمه گفت :
"يا ام السلمه قومي فافتحي له = اي ام سلمه برخيز و در را باز كن". در ج 44 ص 35 همين کتاب آمده که عمر بن خطاب آمد و دق الباب کرد، پيغمبر خانه بود ولي به حضرت خديجه(س) فرمود "افتحي يا خديجه = اي خديجه در را باز کن". همچنين در کتاب "احتجاج طبرسي" ج اول ص 292 آمده که روزي پيامبر در خانه نشسته بودند اميرالمومنين در زدند و پيامبر(ص) به عايشه فرمود كه : "افتحي له الباب = در رابراي او(علي)باز كن".حال آيا علماي وهابي غيرتمندتر از پيامبرند؟!

طبق کتاب "منهاج السنة" مهاجمان به زور وارد خانه شدند. قرآن نيز در سوره نور آيه 27 مي‎فرمايد "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا = اى اهل ايمان! به خانه‏ هايى غير از خانه‏ هاى خودتان وارد نشويد تا آنكه اجازه بگيريد ". در آیه 53- أحزاب ، مي‎فرمايد که " يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ = اى اهل ايمان! به خانه‏هاى پيامبر وارد نشويد مگر آنكه به شما اذن دهند، ". در کتاب "المنثور سيوطي" ج 5 ص 50 نوشته که "خانه زهرا خانه نبوت است". حال چه کسي به آنها اجازه داد که وارد شدند؟! پس اينان بدون اجازه وارد شدند و حضرت زهرا(ع) و مولا علي(ع) بر اين باور بودند كه اينها حريم نبوت و قرآن را حفظ مي‎كنند. نه این که اين مهاجمين آنقدر حيوان‎صفت‎اند که خانه اهل‎بيت پيامبر را آتش زده و به زور وارد خانه ای می شوند که پیامبر خدا اقلاً شش ماه با آیه تطهیر اهل آن خانه را مورد خطاب قرار می دادند .