توسط: حامد سلیمان پور
747 بازدید
1390/9/5
ساعت:08:19
طبق معمول سال های گذشته و در آستانه ی ماه محرم الحرام در شامگاه روز چهارشنبه 26 ذی حجة الحرام 1432ق (2/9/1390) جمع کثیری از روحانیون مبلغ حوزه های علمیه در شهر مقدس قم با بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی دیدار کردند تا از رهنمودهای ایشان بهره مند گردند.
معظم له ضمن دعا برای میهمانان، به ایراد بیاناتی ارزشمند در باب شعائر حسینی پرداختند و سخنان خود را با بخشی از خطبه ی حضرت سیدالشهدا علیه السلام در روز دوم ماه محرم سال 61 آغاز کردند که آنحضرت به هنگام ورودشان به کربلای معلی ایراد نمودند و فرمودند: « ...الناس عبید الدنیا والدین لعق علی ألسنتهم، یحوطونه ما درّت معایشهم، فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون؛ مردم برده ی دنیایند و دین را به زبان می خواهند و تا زمانی که روزگارشان به کام باشد، گرد آن می گردند و چون در بوته ی آزمایشِ سخت درآیند، دین داران کم شمار خواهند شد».
آن گاه در تبیین این مطلب فرمودند: با توجه به این که لفظ «ناس» عمومیت دارد، جز وجود نازنین ایشان همه را فرا می گیرد و در واقع طبیعت انسان ها بر خلاف فطرت الهی شان این گونه بروز می نماید و به قول علما، قضیه ای است خارجیه، یعنی جز موارد استثنا همگی این گونه اند و برده ی دنیایند، آن سان که به فرموده ی قرآن کریم « عَبْدًا مَّمْلُوکًا لاَّ یَقْدِرُ عَلَی شَیْءٍ؛ برده ای زر خریدی که هیچ کاری از او بر نمی آید»(نحل، آیه75».
مرجع عالیقدر افزودند: این جماعت هنگامی که از دین سخن می گویند نه به جهت دلسوزی برای دین است، بلکه دین، نزد آنان مانند شیرینی ای می ماند که در دهان داشته باشند و تا شاید مورد طبعشان قرار بگیرد و در واقع دین برای آنان وسیله ی کسب موفقیتهای دنیایی است، اما اگر همین ها احساس خطر کنند از دین روی برتافته و به راهی غیر از راه دین می روند. معاویه، یزید و ابن سعد همیشه از دین دم می زدند ولی وقتی بنا بر آن شد که بر پیکر حضرت سیدالشهدا علیه السلام اسب بتازند، همین ابن سعد فریاد برآورد و گفت: ای سواران و رزم آورانِ خدا بتازید. آیا دین این است و چنین کرداری می خواهد؟ هرگز چنین نیست.
ایشان در ادامه فرمودند: چنان که مرحوم علامه مجلسی نقل کرده اند و به خاطر دارم هنگام ورود امام حسین علیه السلام به کربلا 1500 تن ایشان را همراهی می کردند و پشت سر حضرتش نماز می گزاردند، دستان ایشان را می بوسیدند، ولی وقتی دریافتند که آزمونی سخت در کار است جز اندکی از آنان، همگی شان حضرت را تنها گذاشتند. البته همان هایی که امام را رها کردند، بعدها بر غربت حضرتش گریه می کردند.
حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در بخش دیگری از سخنان خود فرمودند: ماه محرم و صفر را در پیش داریم، لذا برای پیروز شدن در تمحیص، یعنی آزمون سخت که امام حسین علیه السلام بر آن تکیه داشتند، باید از خدای متعال یاری بخواهیم و اهل بیت علیهم السلام را در این راه واسطه قرار دهیم و البته عزم و اراده ی قوی و ناگسستنی نیز داشته باشیم.
فراموش نکنیم که در گذشته های بسیار دور در زمان بنی امیه، بنی عباس، بنی عثمان و دیگر خودکامگان کسانی بودند که در بوته ی آزمون قرار می گرفتند، لذا خانه و کاشانه و نزدیکان و خویشاوندان خود را ترک می کردند و به دیار غربت می رفتند که گاهی این غربت نشینی بیست سال طول می کشید و دیدار به قیامت می افتد و البته در آن زمان دسترسی حاکمان به فراریان ممکن بود.
معظم له در این معنا داستانی بیان کردند که: عطیه عالم و مفسر قرآن، همراه و یار جابر بود. او به جرم نقل روایت درباره ی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از سوی حجاج بن یوسف ثقفی تحت تعقیب قرار گرفت و به فارس (ایران) گریخت، اما در آن جا نیز از گزند حجاج در امان نماند و به فرمان حجاج او را دستگیر کردند، محاسنش را کندند و چهارصد ضربه تازیانه بر بدن ضعیفش زدند. با این احوال تعداد افرادی که چون او به نیکی از عهده ی آزمون های سخت برآمدند چقدر بودند؟
ایشان در بخشی دیگر از سخنان خود یادآوری و تأکید کردند: ملاک اهل بیت علیهم السلام هستند و باید به قول، فعل و تقریر آنان پایبند بود، چه این که « المتقدم لهم مارق، والمتأخر عنهم زاهق، واللازم لهم لاحق؛ آن که از ایشان عقب افتد نابود شده است و آن که همراهی آنان را برگزیند به مقصد خواهد رسید».
بنابراین، تا آن جا که از عهده ی ما بر می آید خود را با راه و سیره ی اهل بیت علیهم السلام همسو کنیم تا به سر منزل مقصودِ موردِ رضای خدای منّان برسیم، چراکه به همین دلیل امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف در توقیع شریف خود خطاب به شیخ مفید فرمودند: « الناصر للحق، والداعی إلیه؛ یاری گر حق و دعوت کننده به آن».
با این توصیفی که از امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف درباره ی شیخ مفید آمده است دیگر هیچ تردیدی درباره ی حقانیت امام حسین علیه السلام و شعائر حسینی وجود ندارد.
مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: قرآن کریم بُدنه (شتر قربانی در حج) را از شعائر الهی خوانده، می فرماید: « وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ؛ و شتران فربه را برای شما از [جمله ی] شعائر خدا قرار دادیم»(حج، آیه36) از نظر فقهی اگر ـ مثلاً طواف عمداً ترک شود حج باطل است، اما اگر قربانی عمداً ترک شود حج باطل نیست، اما دِینی است که بر ذمه ی حاجی می ماند.
دیگر اجزای حج نیز شعائر الهی است، ولی می بینیم قربانی و سعی را شعائر الهی خوانده است در حالی که اهمیت این موارد از برخی موارد دیگر کمتر است. روشن باشد در این جا از حصر که لفظ «انّما» نشانه ی آن است سخنی به میان نیامده و فقط موضوع موجبه ی جزئیه مطرح است.
توجه داشته باشیم که گوسفند و دیگر دام ها یا خاک فی نفسه ارزش ندارد، اما چون خدای متعال فرمان می دهد که دامی در مناسبتی واجب قربانی شود یا در جایی مثل عرفات توقف صورت گیرد آن دو شعائر خدا می شود و چون صدق عرفی پیدا می کنند اگر قرآن کریم هم نمی گفت می بایست آن را از شعائر خدا دانست، چراکه کبرایش در قرآن کریم آمده است، آن جا که می فرماید: « ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ؛ این است [فرایض خدا] و هرکس شعائر خدا را بزرگ دارد در حقیقت، آن [حاکی] از پاکی دلهاست»(حج، آیه32).
آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی با این مقدمه به شعائر الهی بودنِ مراسم مرتبط به حضرت سیدالشهدا علیه السلام پرداخته، فرمودند: هرچه با حضرت سیدالشهدا علیه السلام ارتباط پیدا می کند از شعائر الهی است و خدای متعال آن حضرت را از میان دیگر معصومان مستثنا نموده و الگو قرار داده است و آنچه از معصومین علیهم السلام رسیده، این است که تمام شعائر مقدس حسینی از شعائر خداست.
انسانِ دانشمند و فقیه و حتی کسی که اندکی در این زمینه دانش دارد در این مطلب شک نخواهد کرد.
ایشان افزودند: خدای متعال از ازل و پیش از آن که خلقی را بیافریند، به دست قدرت بر پایه ی عرش نگاشت: « إن الحسین مصباح الهدی وسفینة النجاة؛ به یقین حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است».
حال اگر فعلی حرام بدون دلیل خاص مانند این که امور غنایی وارد دستگاه امام حسین علیه السلام شود، این دیگر شعائر الهی نیست و حرام است و استثناپذیر نیست، اما اگر مقوله ی « وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ؛ و خود را با دست خود به هلاکت نیندازید»(بقره، آیه195) در امر حج که واجب است حرام می باشد و بنابر نظر برخی فقها اصلاً حجی که انسان را در معرض هلاکت قرار دهد باطل است. همین حکم درباره ی دستگاه سیدالشهدا علیه السلام صورتی حلال پیدا می کند.
ایشان افزودند: منابع و روایات فراوانی وجود دارد که رفتن به زیارت امام حسین علیه السلام در روزگارانی مانند روزگار هارون، متوکل، حجاج و جز آنان مصداق بارز القای نفس در تهلکه بوده است، ولی حضرات معصومین علیهم السلام در آن زمان نیز رفتن به زیارت امام حسین علیه السلام را تشویق می کردند.
زائران در آن روزگار دچار شکنجه می شدند و در زندان ها جان می سپردند، به دستور متوکل دست و پایشان قطع می شد، اما فرمان آن بود که بی باک از این مجازات ها، زیارت امام حسین علیه السلام استمرار یابد.
معظم له در این معنا به نقل مطلبی تاریخی پرداخته، فرمودند: منصور دوانیقی عید فطر اعلام کرد و حضرت صادق علیه السلام نیز افطار کردند. از ایشان پرسیده شد: یابن رسول الله، آیا امروز عید است؟
فرمودند: نه.
گفتند: پس چرا افطار کردید؟
فرمودند: یک روز از ماه رمضان [از سر اجبار و حفظ جان] افطار کنم، سپس قضای آن را بگیرم بهتر است از این که گردنم زده شود.
البته در مورد جهاد که قضیه فرق می کند و با این که إهلاک نفس است، اما واجب. علامه مجلسی، پدرشان و برخی دیگر یک بار زیارت سیدالشهدا علیه السلام را واجب دانسته اند.
ایشان افزودند: در اهمیت زیارت امام حسین علیه السلام همین بس که در حاشیه ی علامه امینی بر کامل الزیارات آمده است که اگر کسی به زیارت امام حسین علیه السلام برود و یقین به کشته شدن داشته باشد، سفر او جایز است.
معظم له ادامه دادند: در کتابی از آثار مرحوم شیخ خِضر که صاحب سر و شاگرد علامه بحرالعلوم بود دیدم که به نقل از فقها آورده بود که اگر زوار امام حسین علیه السلام یقین داشته باشد که سفر کربلا فی الفور باعث مرگش می شود، این سفر جایز است.
بله، « لاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ» عام است و این سفر، خاص آن و استثنا شده است. پس اگر امری عرفاً جزء دستگاه و مرتبط با امام حسین علیه السلام شد، از شعائر حسینی و در نهایت از شعائر الله خواهد بود این که از فقها درباره ی شعائر سؤال شده و پاسخ هایی چون جایز است، مستحب است داده شده، چندان مورد نیاز نیست، زیرا اگر موضوع، عرفاً از شعائر الله شد، مستحب می شود.
مرجع عالیقدر در ادامه هشدارگونه فرمودند: مبادا فریب کسانی بخورید که داعیه دار دین هستند و با زبان نرم درصدد منحرف کردن جامعه می شوند. اگر تاریخ را بخوانید خواهید دید که خطبه های معاویه از نظر الفاظ و عبارت با خطبه ی امیرالمؤمنین علیه السلام تفاوت نداشت و حجاج وقتی درباره ی تقوا سخن می گفت بنا به نقل تاریخ، خود می گریست و مردم را می گریاند. امروز دشمنان قسم خورده ی اهل بیت علیهم السلام به ویژه دشمنان امام حسین علیه السلام نیز با همان زبان و ابزار، اما پیشرفته تر به جنگ دستگاه سیدالشهدا علیه السلام برخاسته اند و به این بهانه که بنی امیه با امام حسین علیه السلام جنگ نداشتند و تنها مختصر اختلافی در میان بود بدین ترتیب باورها را سست می کنند.
این در حالی است که امام حسین علیه السلام هنگام عزیمت به کربلا فرمودند: « وإنما خرجت لطلب الإصلاح فی أمة جدی، أن آمر بالمعروف، وأنهی عن المنکر و أسیر بسیرة جدی و أبی؛ خارج می شوم تا امت جدم را به اصلاح و صلاح آورم، امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره ی جدم و پدرم عمل نمایم».
آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی افزودند: عدالت گستری و حکومت بر اساس حکومت رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام منظور امام حسین علیه السلام بود؛ همانی که معاویه و یزید دگرگونش کردند و ظلم و تجاوز و کشتار جایگزین آن ساختند. بنی عباس نیز راه اسلاف خود را پیمودند و البته کسانی در آن روزگار بودند که به ناحق آنان را بستایند.
به عنوان مثال، همین متملقان درباری متوکل شراب خواره را «محیی السنة و ممیت البدعه؛ احیاگر سنت و از بین برنده بدعت » خواندند؛ هموکه درباره اش گفته اند: چو او را کشتند هر قطعه از بدنش در ظرفی از شراب افتاد و در بی شرمی اش همین بس که به امام هادی علیه السلام شراب تعارف می کرد.
دردا و دریغا که ابن عربی در فتوحات خود از متوکل با عنوان امیرالمؤمنین یاد می کند.
این امیرالمؤمنین دروغین در مراسم ختنه سوران پسرش معتز سی و یک میلیون درهم از بیت المال مسلمانان هزینه کرد!
چه بی شرمانه در شبکه های ماهواره ای دشمنان اهل بیت علیهم السلام متوکل را یک مرجع تقلید معرفی کرده ـ العیاذ بالله ـ احکام و مسائل شرعی را از این شرابخوار نابکار نقل می کنند.
متأسفانه، در کتاب «البحر الذخار فی مذاهب علماء الأنصار» چندصد فتوای متوکل در امور شرعی نقل شده است.
مرجع عالیقدر خطاب به مبلغان یادآوری و تأکید کردند: ما به عنوان روحانیون و تحصیل کردگان مدرسه ی امام صادق علیه السلام وظیفه داریم حقایق را برای همگان بازگوییم و مردم را با وظایف شان آشنا کنیم و به این امر توجه دهیم که رسول خدا صلی الله علیه وآله همان گونه که درباره ی امیرالمؤمنین علیه السلام دعا کرده، به درگاه خدا عرضه داشتند: « اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله؛ بار خدایا، آن که او را دوست بدارد دوست بدار، و آن که با وی دشمنی ورزد، دشمن بدار، و آن که یاریش کند یاری کن، و آن که تنهایش گذاشته، تنها رها کن» عین همین دعا را در حق امام حسین علیه السلام فرمودند.
مبادا کسی جزء خاذلان امام حسین علیه السلام باشد و ـ خدای ناکرده ـ به این دستگاه مقدس بی توجهی کند، چه رسد به این که بر ضد این دستگاه کارشکنی کند. ماه محرم و صفر فرصت خوبی است برای هدایت وادادگان و بریدگان از این خاندان و رسوا کردن توطئه دشمنان اهل بیت علیهم السلام، زیرا اگر آن گونه که باید، آموزه های اهل بیت علیهم السلام به همگان برسد، قطعاً شاهراه هدایت را پیش پای آنان قرار خواهد داد و البته در این میان مردم راه زندگی جاودانه را بر می گزینند و برخی راه هلاکت را.
امید این که همگی از ناصران امام حسین علیه السلام و دیگر پاکان از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام باشیم.
توفیق شما عزیزان خدمتگزار به اهل بیت، مکتب امام صادق علیه السلام و دستگاه حیات بخش و خدایی حضرت سیدالشهدا علیه السلام را از خدای متعال مسئلت دارم.
در پایان بیانات ارزشمند بزرگ احیاگر شعائر حسینی حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله، حجت الاسلام زهری به ذکر مصیبت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام پرداخت و میهمانان به عزاداری سید و سالار شهیدان پرداختند.
دسته بندی: ویژه نامه محرم ویژه نامه
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
فضلُ یُتَقَرَّبُ بِه العبدُ اِلی اللهِ بَعدَ المَعرفةِ بِهِ الصلاةٌ وَ برُّ الوَالدینِ وَ تَرکُ الحسِد وَ العُجبِ وَ الفَخر.
برترین چیزی که بنده به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود، پس از شناخت خدا نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودپسندی و تکبر است.