توسط: حامد سلیمان پور
1,047 بازدید
1398/4/1
ساعت:10:00
چتر ولایت، محافظ شراره های شیطان
شیطان دوست دارد که شیعیان امیرالمومنین(ع) را از مسیر ولایت و معرفت منحرف کند، ولی تا زمانی که چتر ولایت بر سرشان است و اتصال قلبی و معرفتی با امامشان دارند، نمی تواند کفر و محبوب و ایمان را مبغوض آن ها کند. در آیه شریفه ی قرآن که خداوند ایمان را محبوب شما و کفر را مبغوضتان ساخته است. ایمان همان معرفت خدا و معرفت پیامبر اکرم(ص) و ائمه ی طاهرین(ع) است. مثلا این که دوست داریم در مجلس ابی عبدالله(ع) شرکت کنیم و از شنیدن فضائل اهل بیت لذت می بریم، همین بهترین نشانه ی ایمان است. در مقابل همه ی ما از کفر بدمان می آید، از فسق و عصیان نیز هیچ مومن واقعی خوش نمی آید، ولی ممکن است گرفتارش بشویم.
خداوند به شیطان فرمود:
إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ
همانا تو بر بندگان من، هیچ سلطه ای نداری.
این آیه شریفه برای ما این گونه تفسیر شده است:
.أَنْ يُحَبِّبَ إِلَيْهِمْ اَلْكُفْرَ وَ يُبْغِضَ إِلَيْهِمْ اَلْإِيمَانَ
تا کفر را نزد آن ها محبوب کند و کاری کند که ایمان مبغوض آن ها شود.
تا زمانی که اتصال روحی مان با اهل بیت(ع) برقرار باشد شیطان نمی تواند کفر را در چشم ما محبوب کند و مثلا کاری کند که خدای ناکرده از جنایت هایی که دشمنان اهل بیت مرتکب شده اند، خوشمان بیاید. در مورد شیطان فرمودند:
لَیسَ لَهُ اَن یُزِیلَهُم عَنِ الوَلایَةِ فَاَمَا الذنُوبُ وَ اَشبَاهُ ذلَکَ فَاِنَه یَنَالُ مَنهُم کَمَا یَنَالُ مَن غَیرِهِم.
راهی ندارد که آن ها از ولایت فرو افکند. اما( در زمینه ی ) گناه و مانند آن، از آن ها (به مقصود) دست می یابد همان گونه که از غیر آن ها دست پیدا می کند.
اگر محکم دست به دامان ائمه شویم، شیطان هم نمی تواند ما را از این ولایت زایل کند. اما ما را در گناه می اندازد. البته اگر کسی در گناه غلتید و به آن عادت کرد طبق آیه ی شریفه ی قرآن ممکن است حتی کارش به جایی برسد که به آن چه اعتقاد داشته پشت کند و آیات الهی را تکذیب نماید. ان شاء الله خودمان را به اهل بیت متصل می کنیم و شیطان نمی تواند به ما لطمه زند. ولی به هر صورت گناهان را باید از خودمان دور کنیم.
غضب و نساء: قوی ترین لشکریان شیطان
امام صادق(ع) فرمودند:
لَيْسَ لِإِبْلِيسَ جُنْدٌ أَشَدَّ مِنَ اَلنِّسَاءِ وَ اَلْغَضَبِ.
و در روایت دیگر تعبیر:« وَهقُ» آمده:
ليسَ لاِءبليسَ وَهَقٌ أعظَمَ مِنَ الغَضَبِ و النِّساءِ.
ابلیس لشکر و کمندی قوی تر از این دو تا ندارد: یکی« زنان» و دیگری «غضب». وجدان آدم نیز همین را تایید می کند. با این تعبیر امام(ع) باید حساب کار خودمان را بکنیم و خود را بی جهت مبرا ندانیم.
منظور از «زنان» مسائل شهوی است که هم برای آقایان مطرح است و هم برای خانم ها. زمانی که شهوت بر انسان غلبه می کند گویی از نور عقل محبوب می شود و کارهایی از انسان سر می زند که بعد باعث پشیمانی اش می شود. لذا خود را در معرض تحریک شهوت قرار ندهیم، چون وقتی شدت پیدا کند به زمینمان می زند.
غضب هم همین گونه است و آدم را به خاک سیاه می نشاند. در شب های گذشته حدیثی درباره ی غضب نسبت به محارم مطرح شد. امام (ع) توصیه ای فرمودند برای این که غضب فرو بنشیند، بدن محرم خود را لمس کنیم مانند این که صورت محرم را ببوسیم یا با او دست بدهیم. خداوند محارم را طوری قرار داده که وقتی تماس بدنی پیدا می کنند، آرامش می گیرند. حالا فرض کنید آقایی می خواهد عمه اش ببوسد، پیامبر اکرم(ص) معین کرده اند که:« اگر خواستی محارم را ببوسی، یا سرش را ببوس یا بین دو چشمش را اما گونه ها و دهانش را نبوس» یعنی این قدر ظرافت دارد.
شخصی خدمت پیامبر(ص) رسید. گفت: گاهی من خانه هستم می بینم خواهرم به تعبیر امروزی جلوی من به خودش می رسد، مویش را شانه می زند، و درست می کند. حضرت او را از حضور و نظر به چنین منظره ای نهی کردند و آن را خطر آفرین دانستند. کسی با خود نگوید: « آقا این حرف ها دیگر چیست؟!» ائمه همین ظرافت را تذکر داده اند که رهایی از خطر شیطان، آسان تر شود. این ظریف نقطه ی شروع انحرافات است. اگر کسی به آن توجه نکند و دست کمش بگیرد، از آن جا که الان احتمالش را هم نمی دهد ضربه می خورد. تجربه ی ما معلم ها این نکته را صد در صد تایید می کند. بنده نمونه های زیادی دیده ام که نقطه ی شروع انحراف، یک نگاه به محارم بوده است. همین جاست که یک دفعه آتش شهوت جرقه می خورد و برافروخته می شود. این روایت بیشتر مورد بحث قرار گرفت که:
اَلنَّظرَهُ بَعْدَ النًّظرَهِ تَزرِعُ فی الْقَلبِ الشَّهْوَهَ وَ کَفی بِها لِصاحِبِها فِتْنَه.
خود انسان نمی فهمد، شیطان اول کمندش را می افکند و گردن انسان را گیر می اندازد. بعد شروع می کند به کشیدن، آن قدر که دیگر خودت متوجه هم نمی شوی که آرام آرام در باتلاق فرو می روی. بهترین زمان و مکان برای آن که انسان این مسائل را جدی بگیرد و بیشتر رعایت کند همین مجلس امام حسین است. والله حضرت زینب از خانم هایی که این مسائل را رعایت می کنند بسیار راضی ترند، تا کسانی که این گونه رعایت ها را کمتر اعمال می کنند یا اصلا نسبت به آن بی اعتنایند. ممکن است افراد سهل انگار در این زمینه، دائم هم به روضه بیایند و قیمه بخورند، نوش جانشان! این ها مال عزادارن امام حسین است! اما شما که مال امام حسین را می خوری کمی هم به فرمایش امام حسین(ع) اهمیت بده. حیف است! با این دیدگاه، وقتی انسان تذکری هم بشنود، که به نیت نهی از منکراست، ناراحت که نمی شود هیچ، خوشحال هم می شود. چه بسیار افرادی که تحت لوای همین پرچم، زیرو و شده اند. اتصال به اهل بیت انسان را متحول می کند. ما مجاز نیستیم که مومنی را به دیده ی حقارت نگاه کنیم و لو این که فاسق و به احکام هم بی توجه باشد. اما این، با نهی از منکر و تذکری که تنبه به دنبال آورد منافاتی ندارد. وقتی اتصال روحی با امام حسین برقرار باشد، یعنی هنوز سو سوی امیدی هست. دل انسان می سوزد که چرا این خانم قلبش به امام حسین(ع) متصل است اما عملش را با حضرت زینب هماهنگ نمی کند؟
خانم و آقا هم فرقی نمی کند، هرکس وظیفه ی خود را دارد. همان طور که به خانم ها گفته اند:« حجاب را رعایت کن، زینتت را بپوشان و جز برای همسرت آشکار نکن.» به مرد ها هم گفتند:« چشمت را کنترل کن.» من هم حق ندارم به صورت یک خانم نگاه کنم که نکند نگاه ریبه ای باشد و به حرام کشیده شود، و هم او حق ندارد به بدن نامحرم نگاه کند. گاهی مطالب برخی نشریات زرد واقعا شرم آور است. مثلا آیا باید تمام اسرار زندگی یک هنرپیشه در مجلات رو شود آن هم اسراری که به ازدواج او مربوط می شود؟ این فقط یک بی سلیقگی نیست، به نظر می آید اصلا غرض و مرضی در کار است. و آن وقت عده ای چون از قیافه ی فلان آقا یا خانم بازیگر خوششان آمده مسائل او را دنبال می کنند که مثلا با چه کسی دوست بوده یا نبوده و..... ابتلای جامعه ی شیعه به این گونه رفتار ها، شرم آور و گریه آور است.
اگر امام عصر(عج) از این مسائل اشک بریزند، حق دارند. جد غریبشان امیرالمومنین(ع) می فرمایند:« اگر از روی ظلم خلخال از پای یک زن یهودی در بلاد اسلامی که من حاکم آن هستم بکشند، و مرد مسلمان بابت این ظلم دق کند جا دارد.» امام چنین غیور مردی است. او غیرت الله است. وقتی ببیند شیعیانش بازیچه ی دست شیطان قرار گرفته اند می سوزد. چون از شیعیان توقع دیگری دارند، از آن کسی که به مجلس اباعبدالله (ع) می آید توقع دیگری دارند. پس فرق ما با بی دین ها و آن هایی که اهل معرفت نیستند چیست؟ همین ها است که انسان ها را به کمال می رساند. عارفان بالله که عرفان را در مکتب اهل بیت(ع) آموخته اند، در پاسخ این سوال که:« راه سیر و سلوک چیست؟» یک جمله بیش تر نمی گویند:« گناه نکن.» ذکر و ورد هم نمی خواهد، فقط«گناه نکن.» هم خیلی سخت است هم خیلی آسان، اما تو همتش را داشته باش و عزم کن که « من نمی خواهم این گناه را بکنم.» بدان خدا هم توفیق را به اندازه همتت می دهد.
دسته بندی: شیطان شناسی
برچسب ها: شیطان شناسی ولایت
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
مَنْ أصْغی إلی ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَإنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.
هر کس به سخنان کسی علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنان چه سخنور برای خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان و هوی و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.