توسط: حامد سلیمان پور
590 بازدید
1401/1/14
ساعت:22:54
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ ﴿۲۱۴﴾
تر جمه : آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى شويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان شما آمد بر [سر] شما نيامده است آنان دچار سختى و زيان شدند و به [هول و] تكان درآمدند تا جايى كه پيامبر [خدا] و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند پيروزى خدا كى خواهد بود هشدار كه پيروزى خدا نزديك است
تفسیر : (تفسیر نور) «بأساء» سختىهايى است كه از خارج به انسان تحميل مىشود، مثل جنگ و سرقت.
و «ضرّاء» سختىهاى درونى است، مانند بيمارى، زخم وجراحت.
اين آيه يادآور تحمل سختى از سوى مؤمنان گذشته و هشدار و تسلّايى براى مسلمانان است. حوادث سخت، آزمايش الهى است و مشكلاتى همچون حوادث تلخِ مالى و جانى همه براى ساخته شدن انسانهاست.
در روايتى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم: بهشت با سختىها پيچيده شده است. «1» و در روايت ديگرى آمده: براى مؤمنان گرفتار در دنيا، چنان پاداشى است كه ديگران مىگويند:
اى كاش اين سختىها با سختى بيشترى براى ما بود. آرى، مشكلات، عامل رشد و قرب و راه ورود به بهشت است.
نابرده رنج، گنج ميسّر نمىشود
مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
تأخير استجابت دعا، مايهى ترديد نشود. خداوند بارها وعده داده است كه «إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ». انبيا و بندگان ما حتماً يارى مىشوند. و «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي» خداوند نوشته است كه من و فرستادگانم پيروز هستيم. به هر حال خداوند وعدهى پيروزى داده و ممكن است به دلائلى اين وعدهها به تأخير بيافتد، لكن اين تأخير نبايد سبب ترديد شود.
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ ﴿۲۱۵﴾
تر جمه : از تو مى پرسند چه چيزى انفاق كنند [و به چه كسى بدهند] بگو هر مالى انفاق كنيد به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مسكينان و به در راهمانده تعلق دارد و هر گونه نيكى كنيد البته خدا به آن داناست
تفسیر : (تفسیر نور) در اين آيه دو بار كلمه «خير» بكار رفته است: يكى انفاق خير؛ «أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ» وديگرى كار خير؛ «تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ» تا بگويد افراد بىپول نيز مىتوانند با عمل و كار خود، به خير برسند.
در حديث مىخوانيم: «لاصدقة و ذو رحم محتاج» «1» در صورت نيازمندى بستگان، نوبت صدقه به ديگران نمىرسد.
در انفاق، رعايت اهمّ و مهمّ، اطلاع كامل و موازين عاطفى مورد نظر است.
انفاق پنج گونه است :
1. انفاق واجب. مانند زكات، خمس، كفّارات، فديه ونفقه زندگى كه برعهده مرد است.
2. انفاق مستحبّ. مانند كمك به مستمندان، يتيمان و هديه به دوستان.
3. انفاق حرام. مانند انفاق با مال غصبى يا در راه گناه.
4. انفاق مكروه. مانند انفاق به ديگران با وجود مستحقّ در خويشان، كه ثوابش كمتر است.
5. انفاق مباح. مانند انفاق به ديگران براى توسعه زندگى. زيرا انفاق براى رفع فقر، واجب يا مستحبّ است.
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۲۱۶﴾
تر جمه : بر شما كارزار واجب شده است در حالى كه براى شما ناگوار است و بسا چيزى را خوش نمى داريد و آن براى شما خوب است و بسا چيزى را دوست مى داريد و آن براى شما بد است و خدا مى داند و شما نمیدانید (۲۱۶)
تفسیر : (تفسیر برهان) در دعائم الاسلام، از علی علیه السلام روایت شده که فرمود: جهاد، بر همه مسلمانان واجب است؛ زیرا خداوند، می فرماید: «کتب علیکم القتال». پس اگر گروهی از مسلمانان به جهاد روند تا زمانی که به یاری بقیه نیازی نباشد، آن بقیه می توانند به جهاد نروند ولی اگر به یاری آنان نیاز باشد، باید همگی به یاری آنان بروند تا به حد کفایت برسد. زیرا خداوند متعال می فرماید: «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینفِرُواْ کَآفَّهً » [و شایسته نیست مؤمنان همگی (برای جهاد) کوچ کنند] پس اگر هجوم ناگهانی صورت گیرد و به همگی آنان نیاز باشد، بر تک تک آنان واجب است که به جهاد روند؛
دسته بندی: تفسیر قرآن سوره بقره
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
مَنْ أصْغی إلی ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَإنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.
هر کس به سخنان کسی علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنان چه سخنور برای خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان و هوی و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.