توسط: حامد سلیمان پور
603 بازدید
1401/1/13
ساعت:21:22
سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَمَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲۱۱﴾
ترجمه : از فرزندان اسرائيل بپرس چه بسيار نشانه هاى روشنى به آنان داديم و هر كس نعمت خدا را پس از آنكه براى او آمد [به كفران] بدل كند خدا سخت كيفر است (۲۱۱)
تفسیر : (تفسیر نور) به گفته روايات، نزديكترين تاريخ به مسلمانان در پيش آمدن حوادثِ گوناگون، تاريخ بنىاسرائيل است. خداوند به آنان، رهبرى همچون موسى و معجزات و الطاف خويش را مرحمت فرمود و آنان را از اسارت فرعون نجات داد. براى اداره زندگى آنان، قوانين آسمانى فرستاد و به لحاظ مادّى نيز زندگى خوبى براى آنان تأمين كرد. امّا كفران و تبديل نعمتها از سوى آنان به حدّى رسيد كه به جاى هارون، پيروى سامرى كردند و به جاى خداپرستى به گوساله پرستى روى آوردند تا آنكه خداوند كه دربارهى آنان «فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ» فرموده بود، در اثر چنين رفتارهايى فرمود: «باؤُ بِغَضَبٍ»
از سنّتهاى ثابت الهى آن است كه هر قوم و ملّتى، اعمّ از مسلمانان و غير مسلمان، اگر نعمتهاى الهى را تبديل و تغيير دهند، دچار قهر الهى خواهند شد. چنانكه امروزه دنياى پيشرفته به جاى بهرهگيرى مفيد از تكنولوژى وصنعت، دنيا را به آتش و فساد كشانده است.
(تفسیر برهان) : عیاشی، از ابو بصیر، از امام صادق علیه السلام روایت می کند که پیرامون تفسیر آیه: «سَلْ بنی اسرائیل کَمْ آتَینَاهم مِّنْ آیهٍ بَینَهٍ» فرمود: ازجمله آنان، کسانی هستند که ایمان آوردند و کسانی هستند که انکار نمودند و برخی ،اذعان کرده و برخی انکار نمودند و برخی، نعمت خداوند را تغییر دادند.
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۲۱۲﴾
ترجمه : زندگى دنيا در چشم كافران آراسته شده است و مؤمنان را ريشخند مى كنند و [حال آنكه] كسانى كه تقواپيشه بوده اند در روز رستاخيز از آنان برترند و خدا به هر كه بخواهد بيشمار روزى مى دهد
تفسیر :(تفسیر نور) از ابن عباس روايت كنند: كه اين آيه درباره ابوجهل بن هشام و مشركين عرب آمده كه مسلمين را به خاطر ثروت و مالى كه خود داشتند مسخره مى كردند و مى گفتند: اگر محمد بر حق بود، مى بايد اشراف و بزرگان از او پيروى ميكردند نه يك مشت فقير و بىچيز و ضعيف مانند عبدالله بن مسعود و عمار و صهيب و سالم و بلال و خباب، و نيز از مقاتل روايت كنند كه گفت: درباره عبدالله بن ابى نازل گرديده كه ضعفاى مؤمنين را مسخره ميكرد و از عطا نقل نمايند كه درباره رؤساى يهود از بنىقريظه و بنیالنضير نازل شده كه فقراء مهاجرين را به باد استهزاء و مسخره گرفته بودند
- كفر، دنيا را در نظر انسان جلوه مىدهد. «زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا»
آرى، دنيا براى كسانى جلوه مىكند كه به الطاف و نعمتهاى بىحساب قيامت، اعتقادى ندارند، ولى در نظر مؤمن، دنيا كجا و بهشت كجا.
2- دنياگرايى عامل تحقير واستهزاى ديگران مىشود. «زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ... يَسْخَرُونَ»
3- مسخره كردن تهيدستان، شيوه دائمى اهل دنياست. «يسخرون»
4- برترى در قيامت، مخصوص مؤمنانى است كه زخم زبان كفّار، رشته تقواى آنها را پاره نكرده باشد. «وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ»
5- رزق بىحساب، نشانهى لطف اوست، نه آنكه خداوند حساب آنرا ندارد و يا حكيمانه تقسيم نمىكند. «يَرْزُقُ ... بِغَيْرِ حِسابٍ»
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۲۱۳﴾
ترجمه : مردم امتى يگانه بودند پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيم دهنده برانگيخت و با آنان كتاب [خود] را بحق فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند و جز كسانى كه [كتاب] به آنان داده شد پس از آنكه دلايل روشن براى آنان آمد به خاطر ستم [و حسدى] كه ميانشان بود [هيچ كس] در آن اختلاف نكرد پس خداوند آنان را كه ايمان آورده بودند به توفيق خويش به حقيقت آنچه كه در آن اختلاف داشتند هدايت كرد و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى كند
تفسیر : (تفسیر برهان) ابو علی طبرسی می گوید اصحاب ما، از امام باقر علیه السلام نقل کرده اند که فرمود: پیش از نوح علیه السلام امت واحدی می زیستند که بر فطرت خداوند بودند، نه هدایت شده بودند و نه در گمراهی به سر می بردند تا این که خداوند، پیامبرانی را در میان آنان مبعوث کرد. محمد شیبانی، نیز این روایت را در نهج البیان از امام باقر علیه السلام نقل کرده است؛ ولی حضرت در آن روایت، پس از آن که فرمود: آنان نه هدایت شده بودند و نه در گمراهی به سر می بردند. افزود: بلکه حیران و سردرگم بودند
دسته بندی: تفسیر قرآن سوره بقره
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
مَنْ أصْغی إلی ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَإنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.
هر کس به سخنان کسی علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنان چه سخنور برای خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان و هوی و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.