توسط: حامد سلیمان پور
1,453 بازدید
1398/2/24
ساعت:03:00
آیه 139 : قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ
ترجمه : بگو آيا درباره خدا با ما بحث و گفتگو مى كنيد با آنكه او پروردگار ما و پروردگار شماست و كردارهاى ما از آن ما و كردارهاى شما از آن شماست و ما براى او اخلاص مى ورزيم
تفسیر نور : این آیه، هشدار به اهل کتاب است که از ادّعاهاى بىدلیل دست بردارند. آنها مى گفتند: ما به خدا نزدیکتر و یا فرزندان او و یا محبوبان او هستیم. بنى اسرائیل گمان مىکردند که باید همه ى انبیا از نژاد آنان باشند و بخاطر قدیمى بودن دین آنان و کتاب تورات، خودشان را برتر مى دانستند و لطف الهى را فقط مخصوص خودشان دانسته و با این گمان با مسلمانان محاجّه و گفتگو مى کردند.
پیام ها
۱- صاحب اختیار همه ى انسان ها، خداست. او به همه لطف دارد و مى تواند هر کس را از هر نژادى که باشد، مورد عنایت خاصّ خود قرار دهد. «هو ربّنا وربّکم»
۲- سعادت هر کس در گرو اعمال اوست. ادّعا وشعار کارساز نیست. «لنا اعمالنا ولکم اعمالکم»
۳- ملاک قرب به خداوند، عبادت خالصانه و منزّه دانستن او از شریک است. «نحن له مخلصون»
----------
آیه 140 : أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
ترجمه : يا مى گوييد ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط [دوازده گانه] يهودى يا نصرانى بوده اند بگو آيا شما بهتر میدانید يا خدا و كيست ستمكارتر از آن كس كه شهادتى از خدا را در نزد خويش پوشيده دارد و خدا از آنچه مى كنيد غافل نيست (۱۴۰)
تفسیر نور : این آیه، خطابى دیگر به اهل کتاب است، که شما آن قدر به یهودى یا نصرانى بودن خود مباهات مىکنید که حتّى حاضرید بزرگترین افتراها را به بهترین اولیاى خدا نسبت دهید؟! آیا مى گویید: ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران دیگر از نسل یعقوب «اسباط»، با آنکه قبل از نزول تورات و انجیل بودهاند، یهودى و نصرانى هستند؟ آیا این ستمگرى نیست که واقعیّتى را که بدان واقفید بپوشانید و این حقیقت روشن تاریخى را بر عامّه مردم کتمان کنید و چنین وانمود کنید که همه پیامبران، تابع یهودیّت یا نصرانیّت بوده اند؟ ولى بدانید که خداوند از آنچه شما انجام مى دهید غافل نیست.
پیام ها
۱- گاهى تعصّب به جایى مىرسد که شخص حاضر مىشود واقعیّت هاى روشن تاریخى را تحریف و یا انکار کند. «ام تقولون...»
۲- بزرگترین ظلمها، ظلم فرهنگى و کتمانِ حقایق است. «ومن اظلم ممن کتم»
۳- علم خداوند به کتمان وظلمها، باید براى ما هشدار باشد. «و ما اللّه بغافل عمّا تعملون»
-------------
آیه 141 : تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
ترجمه : آن جماعت را روزگار سپرى شد براى ايشان است آنچه به دست آورده اند و براى شماست آنچه به دست آورده ايد و از آنچه آنان میکرده اند شما بازخواست نخواهيد شد
پیام ها :
۱- در کسب خوشبختى، تکیه به گذشتگان و تاریخ پدران، چاره ساز نیست. «لها ما کسبت ولکم ما کسبتم»
گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر، تو را چه حاصل
۲- هر امّتى، تنها مسئول عمل خویش است. «لا تسئلون عمّا کانوا یعملون»
----------
آیه 142 : سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
ترجمه : به زودى مردم كم خرد خواهند گفت چه چيز آنان را از قبله اى كه بر آن بودند رويگردان كرد بگو مشرق و مغرب از آن خداست هر كه را خواهد به راه راست هدايت مى كند
تفسیر نور : چون مشرکان مکّه، کعبه را به بتخانه تبدیل کرده بودند، پیامبر اکرم و مسلمانان، سیزده سالى را که بعد از بعثت در مکّه بودند، به سوى کعبه نماز نمى خواندند، تا مبادا گمان شود که آنان به بتها احترام مى گزارند. امّا بعد از هجرت به مدینه، چند ماهى نگذشته بود که یهودیان زبان به اعتراض گشوده و مسلمانان را تحقیر کردند و گفتند: شما رو به قبله ما بیت المقدّس نماز مى خوانید، بنابراین پیرو و دنباله رو ما هستید و از خود استقلال ندارید. پیامبر اکرم از این اهانت ناراحت شد و هنگام دعا به آسمان نگاه مى کرد، گویا منتظر نزول وحى بود تا آنکه دستور تغییر قبله صادر شد. پیامبر دو رکعت نماز ظهر را به سوى بیت المقدّس خوانده بود که جبرئیل مأمور شد، بازوى پیامبر را گرفته و روى او را به سوى کعبه بگرداند. در نتیجه پیامبر یک نماز را به دو قبله خواند و اکنون نیز در مدینه نام آن محلّ به مسجدِ قبلتَین معروف است.
بعد از این ماجرا، یهود ناراحت شده و طبق عادت خود شروع به خردهگیرى کردند. آنها که تا دیروز مى گفتند: مسلمانان استقلال ندارند و پیرو ما هستند، اکنون مى پرسیدند، چرا اینها از قبله ى پیامبران پیشین اعراض کرده اند؟ پیامبر اکرم مأمور شد در جواب آنها پاسخ دهد: مشرق و مغرب از آنِ خداست و خداوند مکان خاصّى ندارد.
آرى، تغییر قبله، نشانه ى حکمت الهى است نه ضعف و جهل او. همچنان که در نظام تکوین، تغییر فصول سال، نشانه ى تدبیر است، نه ضعف یا پشیمانى. خداوند در همه جا حضور دارد و شرق و غرب عالم از آن اوست. پس جهت گیرى بدن به سوى کعبه، رمز جهت گیرى دل به سوى خداست. چه بسا افرادى به سوى کعبه نماز بگزارند، ولى قبله آنان چیز دیگرى باشد
پیام ها
۱- افرادى که هر روز دنبال بهانهاى هستند تا از پذیرش حقّ طفره روند، سفیه هستند. «سیقول السفهاء»
۲- کسى که دست خدا را در وضع یا تغییر احکام بسته بداند، سفیه و سبک مغز است. اعتراض به خداى حکیم ودانا، نشانه ى سفاهت است. «سیقولالسفهاء»
۳- مسلمانان باید توطئه ها وشایعات و سؤالات بهانه جویانه ى دشمن را پیشبینى کرده وبا پاسخ به آنها، از نفوذ وگسترش آن پیشگیرى نمایند. «سیقول... قل»
۴- اصل سؤال کردن مورد انتقاد نیست، روحیّه سؤال کننده مورد انتقاد است که از روى اعتراض و اشکالتراشى مى پرسد. «ما ولاّهم عن قبلتهم»
۵ - قداست و کرامت مکانها و زمانها، وابسته به عنایت پروردگار است، نه چیز دیگر. «لِلّه المشرق و المغرب»
۶- تغییر قبله، یکى از نشانههاى پیامبر اسلام در کتب آسمانى بود، لذا براى بعضى وسیلهى هدایت شد. «یهدى به من یشاء»
همانگونه که در روایات به کسى که آخرت خویش را فداى دنیا کند مجنون، و به پیروان رهبر فاسد فقیر، و آن کس که دین خود را از دست بدهد، غارت زده گفته شده است.
تفسیر برهان : ابو علی طبرسی، از علی بن ابراهیم با سلسله سند از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود: پس از آن که پیامبر صلی الله علیه و آله سیزده سال در مکه و هفت ماه پس از مهاجرت به مدینه، به سوی بیت المقدس نماز خواند، جهت قبله به سوی کعبه تغییر یافت. حضرت فرمود: سپس خداوند او را به سوی کعبه چرخاند و دلیل آن، این بود که یهودیان، پیامبر صلی الله علیه و آله را نکوهش می کردند و به او می گفتند: تو پیرو ما هستی و به سوی قبله ما نماز می خوانی. پس رسول الله صلی الله علیه و آله از این امر بسیار اندوهگین شد و در دل شب بیرون رفت و به افق های آسمان می نگریست و منتظر دستوری از خداوند در مورد آن بود. پس چون شب را به صبح رساند و در وقت ظهر، برای نماز حاضر شد، در مسجد بنی سالم دو رکعت از نماز ظهر را خواند و جبرئیل بر او نازل شده و بازوان او را گرفت و به سوی کعبه چرخاند و این آیه را بر او نازل کرد: «قَدْ نَرَی تَقَلُّبَ وَجْهکَ فِی السَّمَاء فَلَنُوَلِّینَّکَ قِبْلَهً تَرْضَاها فَوَلِّ وَجْهکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» [ما (به هر سو) گردانیدن رویت در آسمان را نیک می بینیم، پس (باش تا) تو را به قبله ای که بدان خشنود شوی برگردانیم؛ پس روی خود را به سوی مسجدالحرام کن]. پیامبر صلی الله علیه و آله دو رکعت از نماز را به سوی بیت المقدس و دو رکعت دیگر را به سوی کعبه خوانده بود. پس یهود و نادانان گفتند: «مَا وَلاَّهمْ عَن قِبْلَتِهمُ الَّتِی کَانُواْ عَلَیها»(2)[چه چیز آنان را از قبله ای که بر آن بودند،روی گردان کرد]
------------
آیه 143 : وَکَذَ لِکَ جَعَلْنَکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَکُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِى کُنْتَ عَلَیْهَآ إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ وَإِنْ کَانَتْ لَکَبِیرَةً إلاَّ عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إیمَنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ
ترجمه : و بدین سان ما شما را امّتى میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر (نیز) بر شما گواه باشد. و ما آن قبله اى را که قبلاً بر آن بودى برنگرداندیم، مگر براى آنکه افرادى را که از پیامبر پیروى مى کنند از آنها که به جاهلیّت باز مىگردند، بازشناسیم. و همانا این (تغییر قبله،) جز بر کسانى که خداوند آنها را هدایت کرده دشوار بود. وخدا هرگز ایمان شما را (که سابقاً به سوى بیت المقدّس نماز خواندهاید،) ضایع نمى گرداند. زیرا خداوند نسبت به مردم، رحیم و مهربان است.
تفسیر نور : مسیحیان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عیسى در بیت المقدّس مى ایستادند که نسبت به محلّ سکونت آنان، در مشرق قرار داشت، و یهودیان رو به بیت المقدّس عبادت مى کردند که نسبت به محلّ سکونت شان، در طرف مغرب قرار مى گرفت، ولى کعبه نسبت به آن دو در وسط قرار مى گیرد و قرآن با اشاره به این موضوع، مى فرماید: همانگونه که ما کعبه را در وسط قرار دادیم، شما مسلمانان را نیز امّت میانه قرار دادیم.
مفسّران بحث هاى گوناگونى را در ذیل این آیه مطرح نمودهاند و در تفسیر «امّت وسط» برخى گفته اند: مراد امّتى است که نه اهل افراط باشد نه تفریط، نه طرفدار جبر نه تفویض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه.
ولى با چند مقدّمه، روشن مى شود که مراد آیه از امّت وسط، افراد خاصّى هستند. آن مقدّمات عبارتند از:
۱- قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرفى کرده است، پس باید در قیامت بر اعمال مردم گواهى دهد.
۲- گواه شدن، علم و آگاهى و عدالت مى خواهد.
۳- همهى افراد امّت، آگاهى و عدالت ندارند.
به همین دلیل در روایات مى خوانیم که مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند که اوّلاً به همه کارها علم دارند. چنانکه قرآن مى فرماید: «سیرى اللّه عملکم و رسوله والمؤمنون» که مراد از مؤمنانى که اعمال مردم را مى بینند و به آن علم پیدا مى کنند، مطابق روایات امامان معصوم هستند. و ثانیاً عدالت دارند. چنانکه خداوند در آیه ى «انّما یُرید اللّه لیذهب عنکم الرِّجس اهل البیت و یُطهّرکم تطهیراً» عصمت و عدالت آنان را تضمین نموده است.
امام صادق (ع) مى فرماید: مگر مى شود امّتى که بعضى افرادش لایق گواهى دادن براى چند عدد خرما در دادگاه هاى دنیا نیستند، لیاقت گواهى دادن بر همه ى مردم در قیامت را دارا باشند؟ به هر حال مقام گواه بودن در محضر خداوند، آن هم نسبت به همه ى کارهاى مردم، تنها مخصوص بعضى از افراد امّت است که به فرموده روایات، امامان معصوم مىباشند.
در اینجا یک سؤال باقى مى ماند که چرا خداوند به جاى نام بعضى افراد، نام امّت را برده است؟ که در پاسخ مى گوییم: قرآن حتّى یک نفر را نیز امّت معرفى نموده است: «انّ ابراهیم کان امّة قانتاً للّه»
پیام ها
۱- اولیاى خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لتکونوا شهداء»
آرى، بعضى انسان ها داراى چنان ظرفیّتى هستند که مىتوانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگیزه هاى انسان ها در طول تاریخ باشند.
۲- در قیامت، سلسله مراتب است. تشکیلات و سازماندهى محکمهى قیامت بگونه اى است که ابتدا ائمّه بر کار مردم گواهى مى دهند، سپس پیامبر برامامان گواه است. «لتکونوا شهداء على الناس و یکون الرّسول علیکم شهیداً»
۳- آزمایش، یک سنّت قطعى الهى است و خداوند گاهى با تغییر فرمان، مردم را امتحان مى کند. «لنعلم من یتبع الرسول...»
۴- پیروى از دستورات دین، مایه رشد و کمال و نافرمانى از آن، نوعى حرکت ارتجاعى است. «ینقلب على عقبیه»
۵ - جز فرمان خداوند، به چیز دیگرى از قبیل، جهت، رنگ، زمان، مکان و شیوه ى خاصّى خود را عادت ندهیم، تا هرگاه فرمانى بر خلاف انتظار یا عادت و سلیقه ى ما صادر شد، بدنبال فرار یا توصیه نباشیم. «لنعلم من یتّبع الرّسول ممن ینقلب على عقبیه»
۶- مقام تسلیم بر افراد عادّى سنگین است: «لکبیرة» و تنها کسانى به این مقام دست مى یابند که هدایت خاصّ الهى شامل آنان شود. «الاّ على الّذین هدى اللَّه»
۷- قوانین و مقررات، شامل زمان هاى قبل نمى شود. اگر امروز فرمان تغییر قبله صادر شد، نمازهاى قبلى صحیح است و از امروز باید به سوى دیگر نماز خواند. «وما کان اللّه لیضیع ایمانکم»
۸ - تمام تغییرات و تحوّلات تکوینى و تشریعى، ناشى از رحمت و رأفت خداوندى است. «لرؤف رحیم»
تفسیر برهان : از محمد بن حسن صفار، از عبد الله بن محمد، از ابراهیم بن محمد ثقفی روایت شده که وی گفت: در کتاب بندار بن عاصم، از حلبی، از هارون بن خارجه، از ابو بصیر، از امام صادق علیه السلام پیرامون تفسیر آیه: «وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّهً وَسَطًا لِّتَکُونُواْ شُهدَاء عَلَی النَّاسِ وَیکُونَ الرَّسُولُ عَلَیکُمْ شَهیدًا» روایت شده که فرمود: ما، شاهدان و گواهان بر حلال و حرامی که نزد مردم است، و آن چه که آنها در آن کوتاهی می ورزند می باشیم.
دسته بندی: تفسیر قرآن سوره بقره
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
مَنْ أصْغی إلی ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَإنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.
هر کس به سخنان کسی علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنان چه سخنور برای خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان و هوی و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.