توسط: حامد سلیمان پور
1,003 بازدید
1398/2/5
ساعت:23:19
120. وَلَنْ تَرْضى عَنْكَ الْیَهُودُ وَ لَاالنَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ اِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَالْهُدى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ اَهْوائَهُمْ بَعْدَالَّذى جائَكَ مِنَ الْعِلْمِ مالَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِّىٍ وَ لانَصیرٍ.
و هرگز یهودیان و ترسایان از تو خشنود نخواهند شد، مگر اینكه از كیش [تحریف شده ] آنان پیروى كنى [و خواسته هاى آنان را بپذیرى ]. [اى پیامبر!] بگو: «بى گمان تنها رهنمود خداست كه رهنمود [واقعى ]است.» و اگر پس از آن دانشى كه برایت آمد، از هوسهاى آنان پیروى كنى، دربرابر خدا هیچ سررشته دار و یاورى نخواهى داشت.
یهودیان و مسیحیان عصر پیامبر (ص) از آن حضرت درخواست آتش بس كردند و چنین وانمود كردند كه پس از دادن آتش بس و مهلت براى اندیشه و آمادگى ازسوى پیامبر (ص)، آنان اسلام را بعنوان آخرین و برترین پیام آسمان خواهند پذیرفت؛ امّا از آنجا كه در گفتار خویش صداقت نداشتند، خدا پیامبر گرامى (ص) را از انگیزه درونى و نیّتهاى قلبى جاه طلبانه آنها آگاه ساخت و فرمود: «ولن ترضى عنك الیهود ولا النّصارى حتّى تتّبع ملّتهم...».
برخى را اعتقاد بر آن است كه پیامبر گرامى (ص) بسیار تلاش مى كرد تا آنان را ازنظر فكرى و عقیدتى، به اسلام گرایى و یكتاپرستى قانع سازد، و مى كوشید كه هیچگونه برخوردى با آنان پیش نیاید؛ كه پیام رسید: «لن ترضى عنك الیهود و لاالنّصارى حتّى تتّبع ملّتهم» (یهود و نصارا هرگز از تو خشنود نخواهند شد، مگر اینكه به راه و رسم شرك آلود آنان رو آورى و از آن پیروى كنى).
و این پیام خدا نشانگر آن است كه آنان چنان ازخودراضى هستند كه جز با پیروى بى چون و چرا از آنان، از كسى خشنود نخواهند شد. آرى؛ آنها فقط هنگامى راضى مى شوند كه فرد و جامعه اى، دین و راه و رسم خود را بى دلیل و برهان واگذارد و بى چون و چرا از آیین شرك آلود آنان پیروى كند؛ و روشن است كه اين براى پیامبر (ص) و مردم باايمان روا نيست.
«قل انّ هدى اللَّه هوالهدى»
[اى پیامبر!] بگو: هدایت خداست كه هدایت واقعى است
در تفسیر اين جمله از آيه شريفه، ابن عبّاس مى گوید: منظور این است كه: هان اى پیامبر! تنها دین و آیینى كه اینك مورد خشنودى خداست، همین دین و آیین تو است و بس؛ و بعضى معتقدند: مقصود این است كه تنها كتابى كه مردم را به نیك بختى دنیا و بهشت پرطراوت خدا راه مى نماید، قرآن است، نه راه و رسم یهود و نصارا؛ و پاره اى نيز بر اين اعتقادند كه منظور این است كه: هدایت و رهنمود واقعى، تنها هدایت خدا است و بس.
«ولئن اتّبعت اهوائهم بعدالّذى جائك من العلم مالك من اللَّه من ولىٍّ و لانصیرٍ»
و اگر پس از آن دانشى كه برایت آمد، بازهم بخواهى از خواهشهاى بیجاى آنان پیروى كنى، و با آنان راه مسالمت و نرمش درپیش گیرى، دربرابر خدا نه سرپرستى خواهى داشت و نه یار و یاورى.
121. اَلَّذینَ آتَیْناهُمُ الْكِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ اُولئِكَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَكْفُرْ بِهِ فَاُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ.
كسانى كه كتاب [آسمانى ] به آنان داده ایم، آن را آنگونه كه باید، مى خوانند؛ آنانند كه به آن [آخرین پیامبر] ایمان مى آورند. و آنان كه به او كفر ورزند، پس چنین كسانى همان زیانكارانند.
حسن بن ابی الحسن دیلمی، از امام صادق علیه السلام پیرامون تفسیر آیه: «الَّذِینَ آتَینَاهمُ الْکِتَابَ یتْلُونَه حَقَّ تِلاَوَتِه» روایت می کند که فرمود: آیات او را به شکل ترتیل می خوانند و در آن، تدبر ورزیده و به احکامش عمل می کنند و امید به وعده آن داشته و از هشدار آن بیم دارند و از داستان های آن پند می گیرند و دستورات آن را اجرا کرده و از آن چه نهی کرده، دست می کشند. به خدا قسم منظور از آن، این نیست که انسان، آیات آن را حفظ کند و به حروفش آگاهی یابد و سوره هایش را تلاوت کند و یک دهم و یک پنجم های آن را دریابد و حروفش را از بر کند، ولی در عین حال در انجام به حدود آن، کوتاهی ورزد؛ و منظور از آن، تنها، اندیشیدن در آیات آن و عمل به احکامش است. خداوند متعال فرمود: «کِتَابٌ أَنزَلْنَاه إِلَیکَ مُبَارَکٌ لِّیدَّبَّرُوا آیاتِه» [(این) کتابی مبارک است که آن را به سوی تو نازل کرده ایم تا در(باره) آیات آن بیندیشند]
122. یا بَنى اِسْرائیلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِىَ الَّتى اَنْعَمْتُ عَلَیْكُمْ وَ اَ نّى فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمینَ.
هان اى بنى اسرائیل! بیاد آورید نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم، و اینكه شما را بر جهانیان [عصرتان ] برترى دادم.
123. وَاتَّقُوا يَوْماً لاتَجْزى نَفْسٌ عَنْ نَفْس ٍ شَيْئاً وَلايُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَلاتَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَلاهُمْ يُنْصَرُونَ.
و از روزى بترسید كه هیچكس بجاى دیگرى، ذرّه اى پاداش و كیفر داده نمى شود، و از وى هیچگونه بدلى نمى پذیرند، و او را شفاعتى سود نمى بخشد؛ و آنان از [هیچ جایى ] یارى نمى شوند.
اسباط زُطّی روایت می کند که از امام صادق علیه السلام پیرامون تفسیر آیه: «لاَ یقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَلاَ» [نه بدل و بلاگردانی از وی پذیرفته شود] پرسیدم و حضرت فرمود: منظور از صرف، مستحب و منظور از عدل، واجب است.
دسته بندی: تفسیر قرآن سوره بقره
برچسب ها: تفسیر قرآن سوره بقره آیات 120 - 123
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
فضلُ یُتَقَرَّبُ بِه العبدُ اِلی اللهِ بَعدَ المَعرفةِ بِهِ الصلاةٌ وَ برُّ الوَالدینِ وَ تَرکُ الحسِد وَ العُجبِ وَ الفَخر.
برترین چیزی که بنده به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود، پس از شناخت خدا نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودپسندی و تکبر است.