توسط: حامد سلیمان پور
611 بازدید
1396/10/21
ساعت:20:30
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ «17»
مَثل آنان (منافقان)، مَثل آن كسى است كه آتشى افروخته، پس چون آتش اطراف خود را روشن ساخت، خداوند روشنايى و نورشان را ببرد و آنان را در تاريكىهايى كه (هيچ) نمىبينند، رهايشان كند.
نكته ها:
مثال، براى تفهيم مطلب به مردم، نقش مؤثّرى دارد. مسائل معقول را محسوس و بدينوسيله راه را نزديك وعمومى مىكند، درجه اطمينان را بالا مىبرد ولجوجان را خاموش مىسازد. در قرآن مثالهاى فراوانى آمده است از جمله:
مثال حقّ، به آب و باطل به كفِ روى آب. مثال حقّ به شجرهى طيّبه و باطل به شجرهى خبيثه. تشبيه اعمال كفّار به خاكسترى در برابر تندباد و يا تشبيه كارهاى آنان، به سراب. تشبيه بتها به خانه عنكبوت. تمثيل دانشمند بى عمل به الاغى كه كتاب حمل مىكند وتمثيل غيبت، به خوردن گوشت برادرى كه مرده است.
اين آيه نيز در مقام تشبيهِ مجموعهاى از روحيّات و حالاتِ منافقان است. آنان، آتش مى افروزند، ولى خداوند نورش را مى برد و دود و خاكستر و تاريكى براى آنان باقى مىگذارد.
امام رضا عليه السلام فرمودند: معناى آيه «تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ ...» آن است كه خداوند آنان را به حال خود رها مىكند.
پيام ها:
1- منافق براى رسيدن به نور، از نار (آتش) استفاده مىكند كه خاكستر و دود و سوزش نيز دارد. «اسْتَوْقَدَ ناراً»
2- نور اسلام عالمگير است، ولى نورى كه منافقان در سايه ى آن تظاهر به اسلام مىكنند، در شعاعى كمتر و روشنايى آن ناپايدار است. «أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ»
3- اسلام نور و كفر تاريكى است. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ»
4- كسى كه از يك نور بهرهمند نشود، در ظلمات متعدّد باقى مىماند. «بِنُورِهِمْ ... فِي ظُلُماتٍ» (كلمه «نور» مفرد و كلمه «ظلمات» جمع است.)
5- نقشه ها وتوطئه هاى منافقان، به اراده الهى ناتمام مىماند. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ»
6- طرف مقابل منافقان، خداوند است. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ»
7- عاقبت و آينده ى منافقان، تاريك است. «فِي ظُلُماتٍ»
8- منافقان دچار وحشت و اضطراب، ودر تصميمگيرى هاى دراز مدّت، سردرگم هستند. «فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ»
9- گاهى در آغاز، ايمان واقعى است، ولى كم كم انسان به انحراف گرايش پيدا نموده و منافق مىشود. (كلمه «نورهم» در اين آيه و جمله «لايرجعون» در آيه بعد نشان مىدهد كه آنان نورى داشتند، ولى به سوى آن نور برنگشتند.)
-----------------------
: تفسیر برهان
حضرت امام حسن عسکری (ع) از پدرشان از جدشان و ... از رسول خدا (ص) نقل کرد که ایشان فرمودند: هر بنده یا امتی به بیعت با امیرالمومنین وانمود کند و در درون خویش آن را بشکند و با او دورویی کند در آن هنگام که فرشته مرگ بیاید تا جانش را بستاند شیطان و یاورانش نزد او نمایان شوند و آتش دوزخ و شکنجه های گوناگون آن پیش چشم و قلب او با همه سختی های خود آشکار شوند حال اگر او به علی (ع) ایمان آورده بود و به بیعت با او وفا کرده بود بهشت و سراهای آن نزدش جلوه گر می شد آنگاه فرشته عذاب به او گوید : بنگر بهشتی را که هیچ کس جز چروردگار جهانیان، مرتبه و آرامش و شکوه و شادی آن را درنمی یابد. اگر بر پیمان خود در ولایت برادر محمد (ص) استوار بودی اکنون برایت فراهم بود و در روز داوری و جزا و سرنوشت به سوی آن رقم می خورد... تفسیر منسوب به امام حسن عسکری ص 160
دسته بندی: تفسیر قرآن سوره بقره
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
مَنْ أصْغی إلی ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَإنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.
هر کس به سخنان کسی علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنان چه سخنور برای خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان و هوی و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.