توسط: حامد سلیمان پور
1,211 بازدید
1398/3/5
ساعت:22:15
آخرین تکلیف
امام باقر علیه السلام فرمود:
پس از بازگشت امیر المؤمنین (علیه السلام) از پیکار نهروان، بزرگِ یهود در مسجد کوفه به خدمت امام (ع) رسید و عرض کرد: ای امیر المؤمنین، می خواهم از شما مسائلی را بپرسم که جواب شان را جز پیامبر یا جانشین پیامبر نمی داند.
امام (ع) فرمود: بپرس از آنچه برایت سوال شده، ای برادر یهودی.
یهودی گفت: ما در تورات [چنین] می یابیم که وقتی خدای عزّ و جلّ پیامبری را مبعوث می نماید به او وحی می کند که از اهل بیتش کسی را برگیرد که بعد از او امر امّتش را بپا دارد، و درباره ی او به امت وصیتی نماید که از آن پیروی شده و بر اساس آن در امّت اش عمل گردد. و اینکه خدای عزّ و جلّ، جانشینانِ انبیاء را در هنگام حیات و نیز بعد از وفاتِ انبیاء آزمایش می کند. پس مرا آگاه نما که خداوند، جانشینان را چند مرتبه در زندگانی انبیاء و چند مرتبه بعد از وفات آنها می آزماید؟ و آخرِ کارِ جانشینان به کجا می انجامد چنانچه خداوند از آزمون شان خشنود گردد؟
پس علی (علیه السلام) به او فرمود: به خدایی که معبودی جز او نیست، او که دریا را برای بنی اسرائیل شکافت و تورات را بر موسی (ع) نازل فرمود اگر تو را به حقیقتِ آنچه پرسیدی آگاه کنم به درستی اش اقرار خواهی کرد؟ و اگر جوابت را بدهم اسلام می آوری؟
یهودی گفت: آری.
امام (ع) فرمود: همانا خدای عزّ و جلّ، جانشینان انبیاء را در حیاتِ انبیاء در هفت جایگاه امتحان می کند تا اطاعت شان را بیازماید، پس اگر از فرمانبری و آزمون ایشان راضی شد به انبیاء فرمان می دهد که ایشان را در هنگام زندگانیِ خود، یاور و ناصر و برای بعد از وفات خویش جانشین قرار دهند، و برای اینکه اطاعت از جانشینان بر گردن امت هایی که به [وجوب] اطاعت از انبیاء معتقدند مقرّر گردد. سپس خدای متعال، جانشینان را بعد از وفات انبیاء در هفت مقام امتحان می کند تا صبر شان را بیازماید، پس اگر از آزمون ایشان راضی شد عاقبت شان را به نیک بختی ختم می کند تا به انبیاء ملحق شان سازد و این چنین سعادت را برای آنها کامل نموده است.
یهودی عرض کرد: درست گفتی، پس مرا خبر بده که خداوند، شما را چند مرتبه در حیات محمد (ص) و چند نوبت بعد از وفات ایشان امتحان کرده و آخرِ کارَت به کجا ختم خواهد شد؟
امام (ع) فرمود: ای برادر یهودی، خداوند در دوران حیات نبیّ ما محمد (صلی الله علیه و آله) مرا در هفت جایگاه آزمایش کرد که در همه ی آنها مرا -بی آنکه قصد خود ستایی داشته باشم- مطیع خویش یافت...
سپس امام (ع) آزمون های خویش در حیات پیامبر (ص) و بعد از وفات ایشان را مفصلا بیان نمود که خلاصه ای از آنها چنین است:
- اظهار ایمان در زمان دعوت پیامبر (ص) از عشیره اش هنگامی که همگان با دعوت ایشان مخالفت و از آن رو تافتند.
- فداکاری حضرت و دفاع از جان رسول خدا (ص) در لیلة المبیت به وسیله خوابیدن در بستر ایشان
- جان فشانی و مبارزه در جنگ بدر علیرغم سن کم و جوان بودن
- پایداری در جنگ احد و دفاع از جان پیامبر (ص) در هنگام پراکندگی مسلمین و فرار دسته جمعی شان
- مبارزه ی سرنوشت ساز با عمرو بن عبدود در جنگ خندق و رفع شرّ وی از سر مسلمین
- فتح کردن قلعه های خیبر به تنهایی و باز کردن گره جنگ
- انجام مأموریت قرائت سوره ی برائت در میان مشکرین مکه با وجود کینه ی شدید آنها نسبت به ایشان و احتمال کشته شدن حضرت.
آزمون های امام (ع) بعد از وفات رسول خدا (ص):
- بردباری در هنگامه ی وفات رسول الله (ص) و انجام بی خلل مأموریت های محوّل شده به ایشان مانند تکفین و تدفین پیامبر (ص) و جمع آوری قرآن
- شکیبایی در برابر فتنه ی شورای سقیفه و دست نکشیدن از تجهیز پیامبر (ص)
- صبر کردن در دوره حکومت غاصبِ اول به جهت جلوگیری از وقوع تشتت و خون ریزی در میان امت پیامبر (ص) و برگشتن شان به جاهلیت.
- تحمل دوران غاصبِ دوم و قرار گرفتن در شورای شش نفره و مجبور شدن به بیعت با عثمان
- مقابله با بیعت شکنان واقعه ی جمل
- مبارزه با تعدی و ستمگری های معاویه و پذیرش اجباری جریان حکمیت
- درگیری با خوارج که حضرت را به خاطر پذیرش حکمیت گناهکار و واجب القتل می دانستند
آنگاه امام (ع) پس از شرح این آزمون ها فرمود: من هر هفت امتحان را [به درستی] به جا آوردم ای برادر یهودی و آخرین تکلیف باقی مانده که به زودی انجام خواهد شد. در این هنگام یارانِ امام گریان شدند و یهودی نیز گریست و گفتند: ای امیر مؤمنان، ما را از آن آگاه نما.
امام (ع) فرمود: آخری این است که این -به محاسن خود اشاره کرد- خضاب خواهد شد از این -و به سرِ خویش اشاره نمود-
در این وقت صدای مردم در مسجد به ناله و گریه بلند شد تا آنجا که در کوفه هیچ خانه ای نماند مگر آنکه ساکنین اش با حال پریشان بیرون شدند.
آن بزرگِ یهود در همان ساعت به دست علی (ع) مسلمان شد و ساکن کوفه گشت تا آنکه امیر المؤمنین (ع) شهید و ابن ملجم دستگیر شد. پس خدمتِ امام حسن (علیه السلام) رسید در حالی که مردم گردِ ایشان بودند و ابن مجلم در برابرش بود، به امام حسن (ع) عرض کرد: ای ابامحمد، او را به قتل برسان -خدا او را بکشد- که من در کتاب های نازل شده بر موسی (ع) دیده ام که این شخص در نزد خدا جُرمش بزرگ تر است از فرزند آدم که برادرش را کُشت و از کسی که ناقه ی ثمود را پی کرد.
الخصال، ج2، ص365
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج38، ص167
دسته بندی: امام علی (ع)
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکةُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکوفَةُ أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْکوفَةُ الصَّغِیرَةُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَی قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَی وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ.
خداوند حرمی دارد که مکه است پیامبر حرمی دارد و آن مدینه است و حضرت علی (ع) حرمی دارد و آن کوفه است و قم کوفه کوچک است که از هشت درب بهشت سه درب آن به قم باز می شود - زنی از فرزندان من در قم از دنیا می رود که اسمش فاطمه دختر موسی (ع) است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت می شوند.